الشافي في الامامة - صفحه 132

ديگر شاگرد أبوهاشم جبائي، أبوعبداللَّه الحسين بن علي البصري (م 367هـ) که ساکن بغداد بود نيز، بهره برده است (مذاهب الاسلاميين: ص381).
او، اجازه اعتزال را، از اين دو استاد بزرگ گرفته است (همان: ص383).

جايگاه علمي

عبدالجبار، با اهتمامش در کسب علم و فضل، در محضر استادش، أبوعبداللَّه الحسين بن علي البصري، به مرتبه‌اي رسيد که در وصفش گفته شده:
بر نزديکان او [حسين بن علي البصري]، غلبه و برتري يافت و يگانه دورانش شد (طبقات المعتزلة: ص112).
و صاحب فضل‌الاعتزال، در ستايش او چنين گفته است:
عبارتي به ذهنم نمي‌رسد که از جايگاه او در علم و فضل خبر بدهد؛ او، کسي است که علم کلام را شکافت و نشر داد و در آن، کتب گران‌قدري بر جاي گذاشت، شهرتش به شرق و غرب رسيد...، عمري طولاني داشت که در امر تدريس گذشت، تا آنجا که زمين، از کتب و يارانش [شاگردان و هواخواهانش] پر شد...، و به او، رياست در معتزله پايان يافت (طبقات المعتزله وفضل العتزال: ص367).
او چنان شهره شد که طالبان علم، از نقاط دور دست، به سوي او سفر مي‌کردند و از محضرش بهره مي‌جستند (طبقات الشافعية: ج1 ص185).
در وصف جايگاهش نزد استادانش، همين بس که، وقتي صاحب بن عباد، وزير دولت آل بويه، براي أبوعبدالله البصري نوشت که: «مي‌خواهم به سويم مردي را بفرستي که مردم را، بيشتر به‌ وسيله عقلش دعوت مي‌کند [به خود جلب مي‌کند]، تا به‌واسطه علم و عملش»، استادش، او را برگزيد (معتزلة البصرة والبغداد: ص243، به نقل از الوافي بالوفيات).
وي، از طبقه يازدهم معتزله به شمار مي‌آيد ( طبقات المعتزلة: ص113ـ112) که بعد از جبائي‌ها [أبو علي و أبو هاشم جبائي]، جزء بزرگان معاصر معتزله بصره است، و شايد او، آخرين استاد بزرگ معتزلي و مؤلفان پر اثر ايشان باشد (معتزلة البصرة والبداد: ص241).
وي، پيرو مکتب البَهشَمّية است که أبي هاشم جبائي، از بزرگان معتزله بصره، بنيان گذارد ( الملل والنحل: ص85).

سفر به ري

وي، پس از سال 360 هجري، به دعوت صاحب بن عباد، وزير فاضل و عالم دولت آل بويه، رحل اقامت خويش را در ري گستراند و تا آخر عمر، در آنجا ساکن بود و به امر تدريس پرداخت (مذاهب الاسلاميين: ص283ـ282؛ معتزله البصرة والبغداد: ص 242ـ241).

صفحه از 142