ذهبي، در ميزان الاعتدال، در باره او چنين آورده است:
علي بن الحسين الحسيني الشريف المرتضي، المتكلم الرافضي المعتزلي... (ميزان الاعتدال في نقد الرجال: ج3 ص124).
ابن حجر نيز، با عنوان« المتكلم الرافضي المعتزلي»، از او ياد ميكند (لسان الميزان: ج5 ص17).
بنابراين، سيد مرتضي با تأليف چنين كتابي، صف خود را از معتزله جدا ميكند، و با پاسخ به اشكالات قاضي، مقايسهاي ميان تفكر معتزلي و شيعي اثناعشري انجام ميدهد. اين مقايسه، حسني كه دارد، ديدگاه اماميه را به همگان مينماياند، و پرده از گمانهايي نظير اينكه معتزله، تنها در برخي موارد جزئي، با اماميه اختلاف دارند و يا اينكه، اين دو مذهب كلامي، به يكديگر وابستهاند، برميدارد.
از تاريخ نگارش كتاب، اطلاع دقيقي در دست نيست، فقط در مقدمهاي كه سيد مرتضي بر المقنع في الغيبة دارد، و اشارهاي كه به اين كتاب، در كتاب الذخيرة خود دارد _ و در عبارات قبل گفته شد_، مشخص است كه الشافي، قبل از اين دو كتاب به نگارش در آمده است، اما به تاريخ اتمام يا آغاز نگارش آن، اشارهاي نكرده است.
روش مؤلف در كتاب
سيد مرتضي، شبهات قاضي عبدالجبار را، آنچنان كه خود در مقدمه كتاب اظهار نموده، به خلاف ميل باطنياش، به اختصار پاسخ گفته است.
از گفته وي برميآيد که آوازه المغني، به او رسيده بوده و يكي از آمال و اهداف سيد مرتضي، پاسخ به قاضي، و نوشتن نقضي بر جزء امامت اين كتاب، به صورت مفصل بوده است، اما وقتي اين كتاب به دستش ميرسد، موانعي، او را از رسيدن به اين مقصود بازميدارد. بنابراين، سيد مرتضي عليرغم ميل باطنياش، با رعايت اعتدال و اختصار، به شبهات او پاسخ گفته و كتابش را، نقض كرده است.
وي در مقدمه، در اين باره چنين ميگويد:
و قد كنت عزمت عند وقوع هذا الكتاب في يدي، علي نقض ما اختص منه بالامامة، علي سبيل الاستقصاء. فقطعني عن امضاء ذلك، قواطع، و منعت منه موانع، كنت متوقعاً لانحسارها... .
تصميم گرفته بودم وقتي اين كتاب (المغني) به دستم رسيد، به صورت دقيقي، مبحث امامت آن را نقض كنم، (اما) موانعي، مرا از اين امر محروم ساخت، كه انتظار داشتم (اين) موانع، برداشته شود... .
سيد مرتضي، علاوه بر اينكه به اختصار، شبهات قاضي را پاسخ گفته، در نقل قول از المغني نيز، همين شيوه را رعايت نموده است. وي، تنها ابتداي هر شبهه و يا بخشي خاص از سخن قاضي