«أبوهريره از رسول اسلام نقل کرده: نحن أحق بالشک من إبراهيم( ... ، که در جواب ميگوييم اين آيه هيچ دلالتي بر شک ابراهيم( در مورد زنده کردن مردگان نميکند.
و روايات ديگري چون:
ـ عن النبي(: أن النار تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ إذا ألقي أهلها فيها حتى يضع الرب تعالى قدمه فيها فتقول قط قط ...ـ عن النبي( أنه قال: إن الميت ليعذب ببکاء الحي عليه.ـ النبي( يقول: إن قلوب بني آدم کلها بين إصبعين من أصابع الرحمن يصرفها کيف شاء.ـ عن النبي(، أنه قال: إن الله خلق آدم على صورته و ... .
که مؤلف کتاب، به هرکدام جواب داده است.
6. با توجه به نحوه برخورد سيد مرتضي با عبارتي که در تفسير آيه « لا تَکونُوا کالَّذِينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا» مبني بر عيب دستگاه تناسلي حضرت موسي، ميتوان به دو منهج وي به عنوان معيار قبول روايات دست يافت:
أ) نميتوان به تمامي نظرات اهل تفسير اعتماد کرد؛ زيرا برخي از آن ديدگاهها، اگر چه روايتي را به دنبال داشته باشد، عقل از پذيرش آن سر باز ميزند.
ب) مرضهايي که موجب تنفر عمومي ميگردد را نميتوان به پيامبران نسبت داد، اگر چه روايتي در اين زمينه وارد شده باشد.
7. تکيه بر نقلهاي تاريخي، به خصوص در بخش مربوط به ائمه(.
شريف مرتضي، اعتناء خاصي به آراء مورخ بزرگ، محمد بن جرير طبري و تفسيرش دارد و از اشکال و جوابهاي تنزيه الانبياء چنين برميآيد که ايشان از آراء تفسيري وي بهره برده، و آنها را در لابلاي شرح و تعليقش جاي داده است ( المناهج الروائيه عند الشريف المرتضي: ص 259).
2ـ تنزيه ائمه:
در اينجا ذکر اين نکته ضروري است که سيد مرتضي( در قسمت ائمه، قدري از مبحث تنزيه خارج ميشود. چرا که معمولاً در مورد ائمه آنچه به عنوان سؤال و اشکال مطرح ميشود، يک گناه نيست، بلکه تحليل يک واقعه تاريخي است و يا صرفاً يک بحث کلامي است. لذا تکيه بر نقلهاي تاريخي، راهي مناسب براي جواب از اين شبهات ميباشد. البته در موارد بسياري نيز از روايات اهل بيت( بهره ميگيرد.
در ميان اين شبهات، ميتوان به برخي از آنها اشاره کرد:
درمورد حضرت اميرالمؤمنين عليبنابيطالب( : بيعت آن حضرت با خلفا، حضور درمجالس ايشان و نماز پشت سرشان، به ازدواج درآوردن دخترشان به عقد يکي از خلفا، حضور در شوراي شش نفره و ...