ديدگاه‌هاي ‌سيد‌مرتضي و بررسي کتاب تنزيه‌ الانبياء و الائمة(ع) - صفحه 100

1ـ ايشان خود را ملزم به نقد حديث و عرضه بر عقل مي‌کردند. اگر حديث با عقل معارضه نداشت، مي‌تواند حق باشد و روايت کننده آن، راستگو.
2ـ روايات اعتقادي‌اي که در ظاهر با حق و عقايد مسلّمه مخالفت دارد، دو گروهند:
الف) گروهي از اين روايات، تأويل در آنها ممکن است؛ تأويلي که ما را به تکلّف نيندازد، و از حدّ معمول خارج نشود. نتيجه اين است که مي‌توان اين نوع روايات را پذيرفت.
ب) در دسته دوم، تأويلي را مي‌توان اعمال کرد که ما را به تکلّف اندازد و کلام را از حدّ فصاحت خارج سازد. در اين‌گونه موارد، حکم به کذب و جعلي بودن اين روايات مي‌کنيم.
3ـ وقتي که ادله قطعي بر مسأله‌اي دلالت کند، واجب است که آن را قطعي و مسلّم بدانيم، و از آن مسأله به وسيله روايت احتمالي و يا کلام قابل تأويل، برنگرديم ( المناهج الروائية عند الشريف المرتضي: ص320).

2ـ شخصيت فقهي:

شخصيت فقهى سيد مرتضى علم الهدى، در کنار ديگر جنبه‌هاى کلامى و ادبى او، بيش از هر يچز به اوضاع و احوال اجتماعى و علمى زمان او گره خورده، و از آن متأثر بوده است. در قرن‌هاى چهارم و پنجم هجرى در بغداد، مرکز حکومت عباسى، زمينه‌ها و شرايط خاصى فراهم گرديد تا فقه اماميه بتواند پويايى و حرکت خويش را در کالبدى نوين و با شتابى بيشتر، تجربه کند، و در کنار مذاهب فقهى ديگر، طرحى مستحکم از مبانى خويش ارائه نمايد.
در چنين اوضاع و احوالى بود که سيد مرتضى ـ بزرگ ترين شاگرد مکتب کلامى شيخ مفيد ـ پا به عرصه گذاشت و فقه اماميه را تحت تأثير همين عوامل، به نحوى مطلوب تطوّر و استمرار بخشيد. از جوّ سياسى موجود و رابطهٌ نيکويى که با خليفه داشت، به نفع تشيع سود برد. دغدغه اصلى او، بنيان نهادن فقه اماميه بود بر مبانى اصيل، متقن و فراگير؛ تا از سويى پاسخ گوى اشکالات و حملات اهل تسنّن باشد و از سوى ديگر، به تصحيح وضعيت داخلى فقه اماميه در دو جنبهٌ افراط و تفريط آن بپردازد. پس با موضع تدافعى در مقابل عامّه ايستاد و با موضع اصلاحى - و احياناً تند -، در برابر اهل حديث و اهل رأى از اصحاب اماميه ايستادگى کرد.
او به عنوان رئيس مذهب و رکن تشيعِ زمان خويش، کتاب‌ها و رساله‌هاى بسيارى را براى بيان فتواها تأليف نمود، مانند جمل العلم والعلم، جوابات المسائل الميافارقيات، جوابات المسائل الواسطيات و... . مهم‌تر اين‌که در مقام يک فقيه صاحب نظر و آزاد انديش، در استدلال و اجتهاد فقهى به نحو بسيار علمى، به نوآورى دست زد ۱ .

1.. صاحب روضات الجنات در اين زمينه مى‌گويد: « انّه( كان اُصولياً بحتاً، ومجتهداً صرفاً، قليل التعلّق بالاخبار، كثير الاستدلال بالادلة العقلية المتفقة مع الكتاب والسنة... انّه اوّل من فتح ابواب التدقيق والتحقيق، واستعمل في الادلّة وتشقيقها النظر الدقيق.»

صفحه از 125