ديدگاه‌هاي ‌سيد‌مرتضي و بررسي کتاب تنزيه‌ الانبياء و الائمة(ع) - صفحه 110

مؤلّف که در ابتداي مقدمه به ديدگاه‌هاي مختلف فرق اسلامي پيرامون عصمت انبيا اشاره کرده، و نظر اماميه را نيز بيان داشته، در ادامه، به ذکر شبهات مطرح شده، جواب از آنها و چگونگي ردّ ديدگاه ديگر گروه‌هاي اسلامي پرداخته است.

تنها مخالف اين نظريه

همان‌گونه که سيد مرتضي در مقدمه کتاب متذکر شد، تمامي علماي اماميه قائل به عدم سهو پيامبران و امامان مي‌باشند. تنها کسي که نظريه مخالفي از خود ارائه داده و بر آن پافشاري مي‌کند، جناب «شيخ صدوق» و استادش، «محمد بن حسن بن وليد» است ۱ . عبارت معروف « أَوَّلُ دَرَجَةٍ فِي الْغُلُوِّ، نَفْي السَّهْوِ عَنِ النَّبِي(» از ايشان، حکايت از اين نظريه دارد.
شيخ صدوق، در کتاب من لايحضره الفقيه، ابتدا حديثي از امام صادق( درباره سهو النبي و قضا شدن نمازي از ايشان ذکر مي‌کند ۲ . سپس به نقل نظريه مخالفين، يعني قائلين عدم جواز سهو النبي و دليل ايشان اشاره کرده و مي‌نويسد:
إِنَّ الْغُلَاةَ وَ الْمُفَوِّضَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ينْکرُونَ سَهْوَ النَّبِي( وَ يقُولُونَ لَوْ جَازَ أَنْ يسْهُوَ ع فِي الصَّلَاةِ لَجَازَ أَنْ يسْهُوَ فِي التَّبْلِيغِ لِأَنَّ الصَّلَاةَ عَلَيهِ فَرِيضَةٌ کمَا أَنَّ التَّبْلِيغَ عَلَيهِ فَرِيضَةٌ.
شيخ صدوق در نقد اين ديدگاه، بين دو مقوله نماز و تبليغ فرق قائل شده و عدم جواز سهو را مختص مبحث تبليغ به حساب مي‌آورد. ايشان در ادامه، براي اينکه پذيرش سهو پيامبر را مقبول جلوه دهد، بين اشتباه پيامبر و باقي مردم فرق قائل مي‌شود:
وَ لَيسَ سَهْوُ النَّبِي( کسَهْوِنَا لِأَنَّ سَهْوَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا أَسْهَاهُ لِيعْلِمَ أَنَّهُ بَشَرٌ مَخْلُوقٌ فَلَا يتَّخَذَ رَبّاً مَعْبُوداً دُونَهُ وَ لِيعْلَمَ النَّاسُ بِسَهْوِهِ حُکمَ السَّهْوِ مَتَى سَهَوْا، وَ سَهْوُنَا مِنَ الشَّيطَانِ وَ لَيسَ لِلشَّيطَانِ عَلَى النَّبِي( وَ الْأَئِمَّةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيهِمْ سُلْطَانٌ ( کتاب من لايحضره الفقيه: ج 1 ص 359).
و در پايان، قول تأليف کتابي مستقل در اثبات جواز سهو النبي را به خوانندگان کتاب مي‌دهد ۳ .

1.. و قال الشهيد في الذكرى: و خبر ذي اليدين متروك بين الإماميه ... لم يصر إلى ذلك غير ابن بابويه (بحارالأنوار: ج۱۷ ص ۱۱۱). البته در ميان علماي متأخر، علاّمه محمد تقي تستري (شوشتري) نيز با نگاشتن مقاله‌اي مستقل در اين موضوع (رسالة في سهو النبي )، به دفاع از نظريه شيخ صدوق و ردّ ديدگاه شيخ مفيد پرداخته است. اين رساله در پايان جلد يازدهم کتاب «قاموس الرجال» در ۲۴ صفحه، به دستخط شريف ايشان و به همراه رسالة في تواريخ النبي و الآله (به تاريخ ۲۵ شوال ۱۳۵۸ هـ نگاشته شده، و تاکنون به زيور طبع آراسته نگرديده است. اين رساله اين‌گونه شروع مي‌شود: ... و بعد، فقد کتب شيخنا المفيد رسالة في النقض علي الصدوق في ذهابه الي سهو النبي( و قال بأنه تعرض لما لايحسنه و لا هو من صناعته و لاتهدي الي معرفته... .

2.. « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَامَ رَسُولَهُ ( عَنْ صَلَاةِ الْفَجْرِ حَتَّى طَلَعَتِ الشَّمْسُ ثُمَّ قَامَ فَبَدَأَ فَصَلَّى الرَّكْعَتَينِ اللَّتَينِ قَبْلَ الْفَجْرِ ثُمَّ صَلَّى الْفَجْرَ وَ أَسْهَاهُ فِي صَلَاتِهِ فَسَلَّمَ فِي رَكْعَتَينِ ثُمَّ وَصَفَ مَا قَالَهُ ذُو الشِّمَالَينِ وَ إِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ بِهِ رَحْمَةً لِهَذِهِ الْأُمَّةِ لِئَلَّا يعَيرَ الرَّجُلُ الْمُسْلِمُ إِذَا هُوَ نَامَ عَنْ صَلَاتِهِ أَوْ سَهَا فِيهَا فَيقَالُ قَدْ أَصَابَ ذَلِكَ رَسُولَ اللَّهِ( » (من لايحضره الفقيه: ج۱ ص ۳۵۹).

3.. البته شيخ صدوق در کتاب ديگرش، الاعتقادات في دين الاماميه (که از آخرين تأليفات ايشان است)، ضمن «باب الاعتقاد في العصمة»، فقط به مصون بودن پيامبران و امامان از هرگونه گناه و آلودگي اشاره کرده، و حرفي از سهو النبي به ميان نمي‌آورد، و شايد اين شبهه را در ذهن پديد آورده که از موضع قبلي خود (جواز سهو النبي) اعراض کرده، که اين‌گونه نيست.

صفحه از 125