روش حديثي محدّث نوري در مستدرک الوسائل - صفحه 88

معمولاً از اقوال محدّثان پيشين سود جسته است. در تبيين روايت «رحم الله المتخللين من أمتي في الوضوء و الطعام» از راوندي، در کتاب ضوء الشهاب نقل مي‌کند:
التخلل في الوضوء قيل: هو ايصال الماء إلي أصول اللحيه، وقيل، هو ايصال الماء الي ما بين الاصابع في وضوء الصلاة بالأصابع يشبکها، وهو أقرب إلي الصواب (همان: ص 341).
از نقاط برجسته در روش محدّث نوري هنگام فهم حديث، مراجعه به دانسته‌هاي بيروني، در تبيين لغات است. چنانچه در احاديث، نامي از شهرها و محلات ذکر شده، در بعضي اوقات محدّث نوري از اطلاعات بيروني خود بهره جسته و پيرامون آن محل يا شهر، توضيح مي‌دهد. ايشان، در ذيل روايتي که در آن امر به بناء مسجد جمکران از ناحيه مقدسه صورت گرفته، مي‌نويسد:
قلت: جمکران، علي فرسخ من قم، والمسجد، موجود إلي الآن و رهق قرية من توابع قم علي عشرة فراسخ من طرف کاشان، و هي إلي الآن معمورة (همان: ج 3 ص 432).
برخي از واژه‌هايي که براي اعمال شرعي به کار مي‌روند، در اصل، معنايي غير از معناي شرعي دارند. به همين دليل، براي فهم چنين واژگاني، بايد دقت شود که به کدام معنا به کار رفته‌اند. رعايت چنين ظرافتي در فهم درست احاديث، بسيار مهم است؛ چرا که طبيعتاً بر صدور فتوا و حکم، بسيار تأثير گذار است. محدّث نوري، اين نکته را در ذيل حديثِ «مَنْ رعف و هو في الصلاة فلينصرف، فليتوضأ، وليستأنف الصلاة»۱ ، چنين مي‌نويسد:
در اين خبر، وضوء به معناي لغوي آن؛ يعني زدودن نجاست است و مراد، شستن محل خون‌ريزي، در حالي كه از دِرهم بيشتر باشد، است؛ چنانچه معناي شرعي اراده شود، بايد روايت، بر تقيّه حمل گردد (همان: ج 1 ص 235).

3ـ فهم مقصود

براي رسيدن به مراد و مقصود روايات، نمي‌توان تنها به فهم ظاهر متن بسنده کرد؛ چرا که گاهي سخن، در فضا و ادبيات خاصي ارائه مي‌گردد. از اين رو، براي دستيابي به مراد اصلي سخن، تلاش‌هايي از سوي محققان و محدّثان صورت پذيرفته است. محدّث نوري نيز در اين زمينه، در ذيل برخي روايات، مطالبي را نگاشته که توجه به آنها، ما را به قوانيني درباره فهم مقصود احاديث، راهنمايي مي‌کند. اکنون، به برخي از آنها اشاره مي‌کنيم:

الف) استفاده از فهم پيشينيان

بيشترين استنادات محدّث نوري براى فهم مقصود متن، تمسک جستن به سخن محدّثان پيشين است. در برخي موارد، به همراه روايتي که از کتابي نقل کرده، توضيحات صاحبِ کتاب درباره تبيين

1.. كسي كه در حال نماز، خون دماغ شود، بايد از نماز باز ايستد و موضع نجاست را بشويد و نماز را از ابتدا آغاز كند.

صفحه از 95