روش حديثي محدّث نوري در مستدرک الوسائل - صفحه 89

مفهوم و مراد حديث را نيز، بيان مي‌دارد. مثلاً در ذيل حديثي كه از کتاب دعائم الاسلام، درباره عطر نزدن زنان، هنگام خروج از خانه ذكر كرده، مي‌نويسد:
قال المؤلف: لئلاّ يشم رائحة الطيب منها، مَن يقرب منها مِن الرجال، فيكون ذلك داعية إلي وسواس الشيطان (همان: ص 305).
البته چنين نيست که صرف نقل از پيشينيان، براي محدّث نوري حجّت است، بلکه در مواردي که سخني از نظر ايشان قابل قبول نباشد، ضمن استناد به آن، نقد آن ‌را نيز مطرح کرده و نظر خود را بيان مي‌کند. به عنوان نمونه، ايشان در توضيح روايتِ «إن اجتمع مسلم مع ذمي في الحمام، اغتسل المسلم من الحوض قبل الذمي» از قول مجلسي، چنين نقل مي‌کند:
مجلسي در بحار مي‌نويسد: شايد هنگامي كه آب زياد است، تقدم مسلمان بر ذمي، از باب استحباب و به جهت شرافت اسلام باشد و چنانچه آب، كم باشد، اين تقدمِ واجب، به اين معنا كه براي برطرف شدن حدث و آلودگي، آب كافي نيست.
امّا محدّث نوري اين فهم را نمي‌پسندد و از اين رو، در ادامه مي‌نويسد:
و ظاهر صدر الخبر و ذيله عدم استناد التقديم الي النجاسه، فالتقديم علي الاستحباب في الصورتين (همان: ص195).
محدّث نوري، در توضيح و تبيين مقصود روايات، در موارد بسياري، از بحارالانوار بهره برده است که بدون ترديد مي‌توان گفت، بيش از هر منبع ديگري، از اين کتاب سود جسته است (ر.ک: همان: ج 1 ص 345 ؛ ج 2 ص 83 ص 158 ص 221 ص 259...).

ب) استفاده از ساير روايات

احاديث، از لسان افرادي رسيده‌اند که نور واحد هستند و سخنان آنها، مؤيد و مبين يکديگر است. محدّث نوري، از اين خصيصه، در تبيين مقصود روايات، بهره جسته و چنانچه در فهم روايت، با مشکلي مواجه گشته، آن ‌را با کمک روايات ديگر، توضيح داده است.
گاهي ضمن برخي روايات، اشکالاتي از جانب محدّثين مطرح شده که با نگاه اوليه به نظر مي‌رسد، روايت، با اصلي از اصول فقهي تنافي دارد. لذا، شايد برخي حکم به ردّ روايت کنند. از نظر محدّث نوري، چنين عملي پسنديده نيست. ايشان، در مواجهه با چنين رواياتي، با دقتي ستودني، به ذکر رواياتي پرداخته که مشکل فهم روايت را بر طرف مي‌کنند. مثلاً رواياتي در مورد جريان شهادت حضرت زهرا( نقل شده که حضرت، در آخرين لحظات، امّ سلمه را خطاب قرار داد و فرمود: «إنّي قد فرغتُ من نفسي، فلا أکشفن؛ چون روح از بدنم مفارقت كرد، (لباس مرا) باز نكنيد». از همين رو، علي( پس از شنيدن وصيت همسر گرامي‌اش، فرمود:
إذا والله لا تکشف، فاحتملت في ثيابها فغيبت.

صفحه از 95