ملاک‌هاي قدما در ارزيابي و نقد حديث در آيينه فهرست‌هاي رجالي - صفحه 151

با مراجعه به کتب حديثي و اصولي قدما، دليل توجّه ايشان به برنمودن و آشکار کردن نگاشته‌هاي شيعي، بيشتر مشخّص مي‌گردد. شيخ صدوق، يکي از شاخصه‌هاي مهم منابع کتاب من لايحضره الفقيه را مشهور بودن آنها مي‌داند (کتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 3 و 4).
شيخ مفيد و شيخ طوسي، برخي احاديث را به علّت نبودن در اصلي مشهور، مورد انتقاد قرار مي‌دهند (جوابات أهل الموصل في العدد و الرؤية: ج4 ص 169). شيخ طوسي در العدّة في اُصول الفقه، شرط پذيرش فتاوي نامأنوس در جامعه شيعي را متّکي بودن آن به کتابي معروف يا اصلي مشهور با راوي‌اي ثقه مي‌داند (العدّة في اُصول الفقه: ج 1 ص 126). بر اساس اين قرائن، بويژه نگاشته شيخ طوسي در عدّة في اُصول الفقه، که گزارشي از سيره رايج و متداول شيعيان تا آن زمان است، به جرئت مي‌توان گفت که قدما در ارزيابي حديث، به شهرت منبع آن، توجّهي خاص داشته‌اند. اکنون بايد ديد که چنين شهرتي، امروزه در ارزشيابي حديث، به چه کار مي‌آيد.

4ـ2. بررسي طريق کتاب

درباره برخي طرق کتاب‌ها، توصيفاتي چون: «ما عليه أصحابنا و المعوّل عليه» (رجال النجاشي: ص 59 ش 136 و 137)، «غريب» (همان: ص 60 ش 136 و 137)، «فيه اضطراب» (همان: ص 298 ش 809)، «مظلم» (همان: ص 336 ش 899) آمده است. اين، خود بيانگر توجّه قدما به ميزان اعتبار طريق کتاب و دخيل بودن آن در ارزيابي کتاب است. به نظر مي‌رسد اوصافي مانند: «مظلم» و «المعوّل عليه»، با توجّه به وضعيت راوي، از مؤلّف صادر شده باشند. براي نمونه، نجاشي، هنگام معرّفي طريق مورد اعتماد کتب حسن و حسين، پسران سعيد اهوازي، به نقل از اين نوح، چنين مي‌نويسد:
فأما ما عليه أصحابنا و المعوّل عليه ما رواه عنهما أحمد بن محمّد بن عيسي (همان: ص 59 ش 136 و 137).
احمد بن محمّد بن عيسي، راوي از مؤلّفان کتاب است و اين عبارت، نشان مي‌دهد که از ديد قدما، اين راوي در اعتبار طريق، دخيل است. صريح‌تر از اين، عبارتي است درباره رسالة مياح مدائني:
له کتاب يعرف برسالة مياح و طريقها أضعف منها و هو محمد بن سنان (همان: ص 424 و 425 ش 1140).
ابن سنان، راوي آخر رسالة مياح است.
همچنين درباره کتاب خالد بن ماد قلانسي، به دليل راوي آن، ابو هريره عبد الله بن سلاّم، تشکيک کرده‌اند و از همين رو، کتاب او را از طريقي ديگر، نقل نموده‌اند (همان: ص 149 ش 388).

صفحه از 154