اصول حاكم بر تجارت اسلامى

اصول حاكم بر تجارت اسلامى

تحليل مقررات حاكم بر تجارت اسلامى نشان مى دهد كه نگاه جامعِ دين، دنيا و آخرت را در نظر داشته و تجارت را نه تنها منفعتى دنيوى كه گونه اى عبادت و معنويت تصوير كرده است.

دين اسلام، داد و ستد و تجارت را به عنوان تأممين كننده منافع فرد و اجتماع پذيرفته و حتى بر سودآورى آن نيز توجه كرده است. اما اين سودآورى تنها محدود به سودآورى دنيوى نيست. تحليل مقررات حاكم بر تجارت اسلامى نشان مى دهد كه نگاه جامعِ دين، دنيا و آخرت را در نظر داشته و تجارت را نه تنها منفعتى دنيوى كه گونه اى عبادت و معنويت تصوير كرده است.

با اين نگاه، داد و ستد و تجارت، امورى الهى هستند كه سبب تعالىِ معنوى شده و افزون بر تأممين نيازهاى دنيوى شخص و خانواده اش، آخرت او را نيز تأممين مى كنند، به گفته پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله:

اِبتَغِ عَلى نَفسِكَ وعِيالِكَ حَلالاً، فَإِنَّ ذلِكَ جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ، وَاعلَم أن نَّ عَونَ اللّه فى صالِحِ التِّجارَةِ.[۱]

براى خود و عائله ات، [روزى] حلال بجوى ؛ زيرا اين كار، نوعى جهاد در راه خداست و بدان كه كمك خداوند، در تجارت درست [و حلال] است.

مجموعه مقررات و احكام دين اسلام برگرفته از نگاه جامع و همه جانبه دين به اين رويكرد اجتماعى است. برخى از مهم ترين محورها در تبيين حكمت مقررات اسلامى را مى توان اين گونه بيان داشت:

تقويت فرهنگِ دوستى و روابط اجتماعى: هدف اصلى از داد و ستد، تسهيل عملكرد نظام اجتماعى و تأممين نيازهاى مادى افراد جامعه است. توصيه شارع مقدس آن است كه اين داد و ستد و تأممين نياز به تقويت روابط اجتماعى نيز بينجامد، به گونه اى كه همزيستى دوستانه اجتماعى حتى بر منفعت شخصى مقدم شود. از اين منظر است كه مى فرمايد:

اگر هر يك از طرفين معامله، به هر علت از انجام معامله پشيمان شود توصيه به طرف مقابل آن است كه معامله را فسخ كند:

أييُّما عَبدٍ أققالَ مُسلِما فى بَيعٍ، أققالَهُ اللّه تَعالى عَثرَتَهُ يَومَ القِيامَةِ.[۲]

هر بنده اى كه تقاضاى مسلمانى را براى فسخ معامله اى بپذيرد، خداوند متعال در روز قيامت، از لغزش هاى او درگذرد.

زيرا به دست آوردن دل يك مسلمان، بسيار برتر از سودى است كه از معامله نصيب مى شود. نكته قابل توجه آنكه اين گذشت اجتماعى در معامله، به حيات اخروى پيوند خورده و سبب گذشت و عفو خداى متعال از لغزش آدمى مى شود.

چنان كه سخت گيرى و شدت در خريد و فروش امرى ناپسند تلقى شده و پاداش كسى كه با مشترى، آسان گيرى كند بهشت دانسته شده است.[۳]

به تاجران توصيه شده است كه با دادن صدقه، سود خود را با نيازمندان تقسيم كنند و آنان را در شادى سودآورى معامله خويش شريك سازند. اين عمل سبب كفاره گناهان و جبران كننده آسيب هاى احتمالى و غير عمدى موجود در معامله است.[۴]

از سوى ديگر، شارع مقدس وارد شدن شخص در داد و ستد ديگران را امرى ناپسند شمرده است.[۵]روشن است كه اين عمل سبب برانگيخته شدن واكنش اجتماعى و تحريك احساسات خريدار پيشين شده و رابطه مبتنى بر دوستى را تضعيف مى كند.

پيشگيرى از مفاسد اخلاقى و اقتصادى. بروز منافع شخصى افراد در تجارت سبب مى شود داد و ستد و بازار، محلى مناسب براى بروز آسيب هاى اخلاقى و اقتصادى شوند. پديد آمدن اين آسيب ها امرى طبيعى است و به سادگى نمى توان از آن چشم پوشيد. رويكرد كلى دين، پرهيز از آسيب هاى محتمل است. توجه به شناسايى آسيب ها و مفاسد، تلاش براى پيشگيرى از آنها، پرهيز از ورود در آنها و چگونگى راه هاى مقابله با آنها، از جمله توصيه هاى شارع هستند.

آسيب هايى همچون ربا،[۶]كم فروشى،[۷]خيانت،[۸]دروغگويى،[۹]غَشّ در معامله،[۱۰]كتمان عيب،[۱۱]غبن[۱۲]و قسم خوردن،[۱۳]از جمله آسيب ها و مفاسدى هستند كه به سبب احتمال وجود بيشتر، شارع بر آنها توجه داده و از آنها نهى كرده است.

رشد و تعالى فضائل اخلاقى. قوانين و آداب تجارت اسلامى، افزون بر پيشگيرى از آسيب هاى احتمالى به گونه اى طراحى شده اند كه در رشد و تعالى فضائل اخلاقى نيز تأثثيرگذار باشند. اگر چه پيشگيرى از رذائل اخلاقى نيز نوعى تعالى و رشد محسوب مى شود.

شارع مقدس به فروشنده توصيه كرده تا در وزن كردن كالاى فروخته شده، نفع طرف مقابل را در نظر بگيرد و ايثار كند.[۱۴]از معاملاتى كه احتمال پديد آمدن سوء اخلاق در آنها وجود دارد (مانند كفن فروشى و برده فروشى) پرهيز كند.[۱۵]حرص بر سودآورى نداشته باشد.[۱۶]مردمان را به يك چشم بنگرد و ميان مشتريان تفاوت نگذارد مگر به جهت علم و تقوا. اين همه، به معناى تعالى و رشد فضائل اخلاقى است.

تقويت بنيه معنوى. نگاه الهى به داد و ستد، پرهيز از آسيب هاى اخلاقى و اجتماعى، توصيه به فضائل اخلاقى مرتبط با داد و ستد و...، نشان مى دهند كه دين در وضع كردن قوانين مربوط به تجارت، درصدد تقويت بنيه معنوى فرد و جامعه است. اين اصل، حاكم بر همه مقررات شريعت است. رشد معنويت تنها به عبادتِ مصطلح محدود نمى شود. انسان بايد به گونه اى باشد كه همه فعل و ترك او، عبادت و ملازم با عبادت باشند. از منظر دين، تاجرِ شايسته كسى است كه در حال تجارت نيز ذكر خدا بر لب و جان دارد و آيه «رِجَالٌ لاَّ تُلْهِيهِمْ تِجَرَةٌ وَ لاَ بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ» را امتثال كرده است.[۱۷]كسى كه تجارت خويش را با دعا به درگاه الهى آغاز كرده، تجارت پربركت و مال طيب را از او طلب مى كند.[۱۸]

نگاه تاجر مؤمن، درخواست سود و فضل از بارى تعالى است و تجارت وسيله اى براى نزول تفضّل الهى است. او تنها از خدا طلب خير مى كند.[۱۹]

قرائت كردن قرآن[۲۰]و نماز گزاردن در بازار و مسجد بازار[۲۱]نيز توصيه هايى هستند كه بنيان حاكم بر تجارت، يعنى معنويت در تجارت و بازار را افزايش مى دهند.

تأکید بر كسب حلال و تلاش در حلال خوارى خود و خانواده و آثار برآمده از آن در نسل پاك و پاكيزه نيز نگاه خاص اسلام به تجارت و اصول حاكم بر آن را تبيين مى كند.[۲۲]

نتيجه آنكه، مجموعه مطالب ياد شده، به روشنى اصول و مبانى حاكم بر وضع قوانين، احكام و آداب تجارت را معلوم مى كنند كه نگاه جامع و آخرت گرايانه بر داد و ستد، نه تنها باعث آسايش و رفاه دنيوى مى شود، بلكه ثواب اخروى و جنّت الهى را نيز در پى دارد ؛ آن گونه كه تاجر امين، بدون حسابرسى به بهشت رهنمون مى شود.[۲۳]


[۱]. ر.ك : ص ۱۶ ح ۳ .

[۲]. ر.ك : ص ۱۳۶ ح ۱۳۶ .

[۳]. ر.ك: ص ۱۲۹ گذشت و آسان گرفتن .

[۴]. ر.ك: ص ۱۴۱ آداب تجارت / صدقه دادن .

[۵]. ر.ك: ص ۲۴۷ (آفت هاى تجارت / داخل شدن در خريد و فروش ديگرى) .

[۶]. ر.ك: ص۲۰۱ آفت هاى تجارت / ربا.

[۷]. ر.ك: ص ۲۰۵ (آفت هاى تجارت / كم فروشى).

[۸]. ر.ك: ص ۱۹۷ (آفت هاى تجارت / خيانت).

[۹]. ر.ك: ص ۱۸۹ (آفت هاى تجارت / دروغ).

[۱۰]. ر.ك: ص ۲۱۵ آفت هاى تجارت / گول زدن.

[۱۱]. ر.ك: ص ۸۱ (مهم ترين احكام تجارت و داد و ستد / گفتن عيب هاى كالا) وص ۲۶۴ ح ۳۳۵ و ۳۳۶ .

[۱۲]. ر.ك: ص ۲۱۳ (آفت هاى تجارت / مغبون كردن كسى كه به شخص اعتماد مى كند).

[۱۳]. ر.ك: ص ۱۹۱ (آفت هاى تجارت / سوگند خوردن بويژه سوگند دروغ).

[۱۴]. ر.ك: ص ۱۲۳ (آداب تجارت / سنگين تر وزن كردن).

[۱۵]. ر.ك: ص ۲۷۵ ح۳۵۲ و ۳۵۳.

[۱۶]. ر.ك: ص ۱۳۹ (آداب تجارت / اعتدال در طلب روزى).

[۱۷]. ر.ك: ص ۱۱۱ (آداب تجارت / ياد خداى عز و جل) وص ۳۳۱ (آداب معنوى بازار / ذكر خدا).

[۱۸]. ر.ك: ص ۱۱۴ ح ۸۸.

[۱۹]. ر.ك: ص ۱۱۷ (آداب تجارت / طلب خير كردن از خدا).

[۲۰]. ر.ك: ص ۳۴۳ (آداب معنوى بازار / خواندن آياتى از قرآن).

[۲۱]. ر.ك: ص ۳۴۳ (آداب معنوى بازار / نمازگزاردن).

[۲۲]. ر.ك: ص ۹۰ ح ۷۸.

[۲۳]. ر.ك: ص ۲۷ فضيلت تاجر درستكار.