شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني(ع) - صفحه 36

صحيح يا حسن شمرده نشود، امّا اگر صحيح آن حديثى را بشماريم كه مورد اعتماد باشد، مثل اين حديث مورد اعتماد است؛ زيرا صدوق در چند كتاب خود آن را به طور احتجاج بر صحت مذهب روايت كرده است. علاوه بر آنكه از دو نفر كه هر دو از شيوخ او به شمار مى روند، يعنى على بن احمد و على بن عبدالله يا عبيدالله، مترضيا ياد نموده است و ظاهر اين است كه محمد بن هارون و عبدالله يا عبيدالله بن موسى، كه به واسطه از مشايخ صدوق مى باشند، نيز پيش او معروف بوده و از روات احاديث شمرده مى شدند. مضافا بر اينكه محتمل است محمد بن هارون، محمد بن هارون بنِ عمران باشد كه از ارشاد و كافى و كمال الدين جلالت قدر او معلوم مى شود. و امّا عبدالله بن موسى رويانى، او نيز ظاهر اين است كه صدوق بر روايتش كه در مثل كمال الدين و توحيد روايت كرده اعتماد فرموده است و صاحب روح و ريحان و جنة النعيم به حسن حال او تصريح دارد.
علاوه بر اين، جمعى از بزرگان در مؤلفات خود به اين حديث احتجاج و استناد نموده اند و در مثل اين كتابها آن را روايت كرده اند:
1. صفات الشيعه، 2. كمال الدين، 3. توحيد، 4. كفاية الاثر، 5 . اعلام الورى، 6. كشف الغمه، 7. روضة الواعظين، 8 . كفاية المهتدى (اربعين)، 9. عوالم، 10. بحارالانوار، 11. الانصاف، 12. اثبات الهداة، و كتابهاى ديگر.
بنابراين با توجه به اينكه متن حديث شواهد بسيار از سائر روايات دارد و هيچ گونه ضعفى در آن نيست كه شاهد بر وضع و جعل حديث باشد، حديث از جهت سند و متن معتبر و مورد اعتماد است.

نكته روايتى

نكته قابل ذكر اين است كه به نظر حقير، رواياتى كه بعضِ رجالِ اسنادِ آن در كتابهاى

صفحه از 72