شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني(ع) - صفحه 39

«فرمود: بده يا بياور».
«4. فَقُلْتُ: إِنّي أَقُولُ: إِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى واحِدٌ ليسَ كَمِثْلِهِ شيءٌ».
چنان كه مى دانيم «الله»، مشهورترين اسماءالله الحسنى است كه ساير اسماء حسنى بر آن نام گذارى مى شود؛ مثلاً گفته مى شود: رحيم يا رحمان يا غفار يا تواب يا خالق اسمى از اسماءالله است. امّا بليغ نيست گفته شود «الله» اسمى از اسماى رحيم يا خالق يا رزاق و يا واحد و يا احد است. و سرّش اين است كه «الله» اسم ذات مقدسه بارى تعالى است؛ ولى بارى ء و خالق و عليم و عالم و قدير و اسماء ديگر اسم صفتى از صفات ذاتيه يا فعليه خداوند متعال مى باشند. و خلاصه اينكه اين اسم جليل بر ذات الهى كه جامع جميع صفات كماليه است اطلاق مى شود و بر ساير اسما تقدم دارد و حاوى معانى همه اسماء حسنى است. اما اسماى ديگر هركدام بر يك معنى از آن معانى دلالت دارند و به ساير معانى دلالت ندارند؛ مثلاً اسم شريف «القادر» فقط بر قدرت حق تعالى دلالت دارد و بر علم خدا دلالت ندارد و اگر بر بعض اسما مثل «الحى» دلالت دارد، بالالتزام است، نه اينكه مفهوم آن اسم معنى مطابقى «القادر» باشد.
مطلب ديگر اين است كه مشاراليه و مرجع ضمير در مثل «إِنَّهُ حميدٌ مَجيدٌ» يا «إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ»، همين لفظ جلاله است و در مثل «هُوَ اللّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاّ هُو» جايز است ضمير اوّل ضمير شأن باشد يا اشاره به ذات و مسّماى «الله» باشد. چنان كه ضمير دوم جايز است، اشاره به همان ذات باشد و يا راجع به «الله» باشد.
به هرحال در كتابهاى شرح اسماى حسنى و در كتب ادعيه پيرامون اين لفظ كه اجل الفاظ و اشرف كلمات است مطالب بسيار گفته شده و روايات در فضيلت آن زياد است از جمله روايت است. از حضرت صادق عليه السلام كه كسى ده مرتبه «يا الله» بگويد به او گفته مى شود: «لَبَّيْكَ عَبْدي! سَلْ حاجَتَكَ تُعْطَ ؛ بلى بنده من! حاجتت را سؤال كن تا به تو عطا شود».

صفحه از 72