شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني(ع) - صفحه 40

و امّا واحد، يكى از اسماى حسنى است، ولى در بين اسماى حسنى به عقيده به معنى آن و اسم شريف «احد» عنايت خاص است و بدون اقرار به آن به وسيله كلمه توحيد، اسلام كسى محقق نمى شود و بدون درك معنى آن و اعتقاد به آن، ايمان حاصل نخواهد شد.
برحسب روايتى كه صدوق در توحيد از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كرده است، اطلاق واحد بر خدا به دو معنى جايز است: يكى به معناى اينكه از براى او شبيه و نظيرى نيست، و ديگر به اين معنى كه نه در وجود يعنى در عالم خارج و نه در عقل و نه در وهم انقسام پذير نيست؛ يعنى هيچ گونه تركيب و تجزيه در او متصور نيست.
پس از اين مقدمه بسيار كوتاه مى گوييم: حضرت عبدالعظيم گفت: من مى گويم: الله تبارك و تعالى واحد است يعنى يگانه و يكتا است، نه عضو و جزئى دارد و نه عديل و همانند بى شريك و بى نظير، بى همانند و بى همتا است.

خداى بى عديل و بى همانندمنزه از چه و از چون و از چند
برى از شبه و از مثل و نظير استعظيم است و عليم است و قدير است
بسويش جمله را دست نيازستخلايق را تمامى كارساز است
«ليسَ كَمِثْلِهِ شيءٌ» ؛ او يگانه اى است كه مثل او چيزى نيست. همه مخلوق اند او خالق، و همه فقيرند او غنى، همه ناتوان و عاجزند او قادر و توانا است، همه مسبوق به غيرند او سابق بر همه است، چيزى مثل او نيست خواه اشياى خارجى باشند يا ذهنى، خواه كل يك شى ء باشد يا جزء آن، آن جزء ما به الامتياز آن شى ء از اشياى ديگر باشد يا ما به الاشتراك حقيقى او با ساير اشياء باشد.
پس او چيزى است كه هيچ چيزى او نيست و به اين شناخته مى شود كه هرچه را

صفحه از 72