شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني(ع) - صفحه 47

بنده اى از بندگانش را تشريفا به خود نسبت داد و او را بنده خود خواند، آن بنده اى خواهد بود كه در برابر مولا تسليم محض و بى هوا و بى اراده است. بنابراين وقتى ما شهادت به بندگى حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله مى دهيم، به عالى ترين مرتبه بندگى او و تسليم و فرمان برى او از خدا شهادت مى دهيم؛ امرى كه هركس هرچه باشد و به هر مقام مقدسى نائل گردد، به اعتبار درجه اى است كه از آن كسب كرده باشد.
لذا پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شخص اوّل است. براى اينكه بنده اوّل است، او بر حسب روايت اوّل كسى بود كه در هنگام اخذ ميثاق از انبيا اقرار به ربوبيت بارى تعالى كرد.
همچنين خداوند متعال به اين ملاحظه كه او عبد حقيقى او است و اتم و اكمل مقامات عبوديت را حائز است، او را بنده خود مى خواند و مى فرمايد: «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ» ، يا اشخاصى را كه در سوره فرقان در آيات كريمه اى كه مطلع آنها اين آيه است:
«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا»۱ ؛ به خود نسبت مى دهد. در حقيقت آنها را به بندگى خود مى پذيرد.
بندگى از نوع اوّل كه همه را شامل است جنبه تكوينى و قهرى دارد كه احدى نمى تواند از آن سر باز زند و ذرّه اى خود مختارى نشان بدهد؛ امّا بندگى از نوع دوم اختيارى و ارادى است. بنده در مسير اين بندگى خود را مى شناسد و فقر و نياز خود را به خدا درك مى كند و امورش را به او تفويض مى نمايد و در خط اطاعت محض و بى چون و چراى مولاى خود قدم برمى دارد و زبان حال او اين اشعار است:

بنده آن باشد كه بند خويش نيستجز رضاى خواجه اش در پيش نيست
نه زخدمت مزد خواهد نه عوضنه سبب جويد ز امرش نه غرض
گر ببرد خواجه او را پا و دستدست ديگر آورد كاين نيز هست

1.سوره فرقان (۲۵)، آيه ۶۳.

صفحه از 72