شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني(ع) - صفحه 48

بارى، پس از اقرار به عبوديت و بندگى حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله ، رسالت و خاتميت آن حضرت را و اينكه پيغمبرى بعد از آن حضرت تا روز قيامت نخواهد بود و شريعت او خاتمة الشرايع و پايان دهنده همه شرايع و اديان است و بعد از او تا روز قيامت، شريعتى نخواهد آمد عرضه مى دارد.
امّا اقرار و شهادت به رسالت، شرط حكم به اسلاميت است كه تا كسى به آن شهادت ندهد حكم به مسلمان بودن او نمى شود و احكام اسلام بر او جارى نخواهد شد، مگر آنكه فطرتش بر اسلام باشد كه به تبعيت امر پدر و مادر حكم به اسلام او مى شود و بعيد نيست كه پس از بلوغ نيز مادام كه اظهار خلاف نكرده باشد اين حكم بر او جارى باشد.
به هرحال بعد از كلمه توحيد و اقرار به وحدانيت خداوند متعال، كلمه اى به عظمت شهادت به رسالت و اقرار به پيامبرى حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله نمى رسد و همان طور كه در اذان و تشهد بعد از شهادت به توحيد قرار دارد در بين امور اعتقادى نيز بعد از توحيد مقام دوم را حائز است.
از ضمائم ايمان به رسالت ايمان به اين است كه آن حضرت، خاتم النبيين است؛ يعنى ختم كننده پيغمبران كه بعد از او نبى و پيغمبرى نخواهد بود و سرّ اينكه حضرت عبدالعظيم در مقام اعتراف به پيغمبرى آن حضرت تعبير به رسول و فرستاده نموده است كه مفهوم واسطه و سفير بين خالق و خلق را دارد و در مقام اقرار به مقام ختميت او را خاتم النبيين مى خواند نه خاتم المرسلين، ظاهر اين است كه رسول در معنى و مفهوم اخص از نبى است كه هر رسولى نبى است؛ امّا هر نبى رسول نيست. بنابراين براى اينكه معلوم باشد كه عقيده اش اين است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله علاوه بر آنكه خاتم المرسلين است خاتم النبيين است، تعبير به خاتم النبيين كه هر دو از آن فهميده مى شود نمود؛ چون ختم نبوت ختم رسالت نيز هست. بديهى است با خاتميت

صفحه از 72