شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني(ع) - صفحه 68

«15. فقال علىُ بنُ محمدٍ عليهماالسلام: يا أَبَا القاسِم هـذا و اللّهِ دينُ اللّهِ الّذي ارْتَضاهُ لِعبادِهِ فَأثْبِتْ عَلَيْهِ ثَبَّتَكَ اللّهُ بالقول اَلثّابِتِ فى الحياةِ الدُّنيا و (في) الآخِرةِ».
اين بخش پايانى حديث متضمن تصديق امام به صحت دين حضرت عبدالعظيم و امر او به ثبات بر دين و دعا براى ثابت ماندن او بر دين است كه پيرامون آن سه توضيح مناسب است:
اوّل: اينكه امام عليه السلام خطاب به حضرت عبدالعظيم فرمودند: يا اباالقاسم! اين امورى كه به عرض رساندى به خدا سوگند دين خدا است كه آن را براى بندگانش برگزيده است.
چنان كه مى دانيم مسائل و عقايد دينى و همچنين فرائض واجب دين، منحصر در آنچه كه حضرت عبدالعظيم در اينجا برشمرده است نيست و امور اعتقادى ديگر هم در الهيات و هم در نبوت و غير آنها داريم كه در اينجا صريحا به آنها اشاره نشده است؛ مثل مسئله ايمان به عدل الهى و ايمان به ملائكه و پيغمبران سلف با وجود اين مى فرمايد:
«هذا والله دين الله» و اين ظاهرا به اين ملاحظه است كه اولاً: ايمان به خدا و رسالت حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله متضمن همه اين مسائل اعتقادى اسلامى است و ثانيا: بعض امور رأسا جزء عقايد نيست؛ در حدى كه معرفت و عقيده به خصوص آنها شرط اسلام و رستگارى و نجات باشد؛ بلكه اگر بنده اى از آن غافل شد و اعتقادات اصيله و اصليه او صحيح بود و به تكاليف خود عمل كرد، رستگار و ناجى خواهد ماند؛ مثلاً اگر كسى ملائكه را به تفصيل نشناخت يا بعض انبيا، مثل داود و سليمان و شعيب را به اسم و عنوان نشناخت يا بعض احكام و واجباتى را كه مبتلا به

صفحه از 72