مظاهر رفاه زدگى
پرسش :
مظاهر رفاه زدگى چیست؟
پاسخ :
برجسته ترین نکاتی که از احاديث در این زمینه استفاده می شود عبارت است از:
ألف ـ اسراف در خوراك
يكى از خصوصيات مترفان، شكم پرستى و اسراف در مصرف خوراكى هاست. در اين تعبيرها دقت كنيد:
آلِهَتُهُم بُطونُهُم.[۱]
خدايان آنها، شكم هاى آنها است!
جَعَلَ دينَهُ هَواهُ وإلهَهُ بَطنَهُ، كُلُّ مَا اشتَهى مِنَ الحَلالِ وَالحَرامِ لَم يَمتَنِع مِنهُ.[۲]
دين خود را هوا و هوس خود و خداى خود را شكمش قرار داده! هر چه ميل داشته باشد از حلال و حرام [مى خورد] و از آن پرهيز نمى كند.
هِمَّتُهُم بُطونُهُم.[۳]
دغدغه آنها شكم هاى آنها است!
هِمَّتُهُم ألوانُ الطَّعامِ.[۴]
اهتمام آنها [مصرف] غذاهاى رنگارنگ است.
اين تعبيرها، بسيار دقيق و قابل تأمل اند. كسى كه از شكم خود اطاعت مى كند و هر چه بخواهد و هر قدرى كه بخواهد، به آن مى دهد و كارى به حلال و حرام خوراكى ها و اسراف در كيفيت و كميت مصرف خود ندارد، در واقع بنده شكم خويش است و خداى او شكمش است.
ب ـ اسراف در پوشاك
يكى ديگر از مظاهر رفاه زدگى و اتراف، اسراف در پوشاك است:
هِمَّتُهُم... وأَلوانُ الثِّيابِ.[۵]
همّت آنها... و [پوشيدن] انواع لباس هاست.
كسى كه به بيمارى رفاه زدگى مبتلا است، در تهيه و استفاده از لباس هاى گران قيمت يا متعدد، زياده روى مى كند و مشروعيت پوشش ها براى او بى معنا است.
ج ـ اسراف در آرايش
سوّمين خصوصيت مترفان، زياده روى و اسراف در آرايش است كه با اين تعبير، بيان شده است:
يَتَزَيَّنونَ بِزينَةِ المَرأَةِ لِزَوجِها، ويَتَبَرَّجونَ تَبَرُّجَ النِّساءِ، وزِيُّهُم مِثلُ زِيِّ المُلوكِ الجَبابِرَةِ.[۶]
خود را چنان زينت مى كنند كه زنى براى همسرش زينت مى كند و همچون زنان زيور آرايى مى نمايند لباس آنان و همانند لباس شاهان خودكامه است.
اين جملات بخشى از روايتى است كه در آن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از وقوع رفاه زدگى در جامعه اسلامى پيشگويى فرموده، و امروز درستى اين سخن كاملاً مشهود است، به ويژه در مورد مردانى كه در زمان ما خود را مانند خانم ها آرايش مى كنند!
د ـ اسراف در ساخت و ساز
چهارمين ويژگى مترفان، اسراف و زياده در عمارت و ساخت و ساز است. تعبيرى كه در روايت آمده، اين است:
يَبنونَ الدّورَ و يُشَيِّدونَ القُصورَ.[۷]
خانه ها مى سازند و كاخ ها برپا مى كنند.
ه ـ تسليم بى چون و چراى زنان
پنجمين مظهر رفاه زدگى، تسليم بى چون و چراى زنان شدن به منظور ارضاى غرايز جنسى است كه با اين تعبير بيان شده است:
مَحاريبُهُم نِساؤُهُم.[۸]
محراب هاى آنان، زنانشان است.
در تعبير ديگرى آمده:
نِساؤُهُم قِبلَتُهُم.[۹]
زنان آنها، قبله آنهاست.
محراب، جايگاهى است كه امام در آن مى ايستد و مأمومين پشت سرِ او قرار مى گيرند و ركوع و سجود مى كنند. قبله نيز نقطه اى است كه مسلمانان هنگام نماز، رو به آن دارند، ظاهرا محراب بودن و قبله بودن زنان براى مترفان، اشاره به تسليم بى چون و چراى جنس مخالف شدن براى ارضاى غريزه جنسى است.
و ـ افراط در ثروت اندوزى
ششمين خصوصيت مترفان، معيار قرار دادن ثروت براى ارزيابى عزت و شرافت است:
شَرَفُهُمُ الدَّراهِمُ وَالدَّنانيرُ.[۱۰]
شرف آنها، درهم و دينار (پول) است.
اين سخن بدين معنا است كه ارزش هاى اخلاقى و معنوى براى افراد مترف، بى معنا است. معيار ارزيابى در نگاه آنها ثروت است، هر كس ثروت بيشترى دارد از شرافت بالاترى برخوردار است و از اين رو مترفان، همه تلاش خود را در جهت انباشتن ثروت افزون تر به كار مى گيرند تا از طريق آن، پاسخگوى هوس هاى خود باشند.
ز ـ خاشع نبودن دل
هفتمين ويژگى رفاه زدگان، اين است كه از خشوع و فروتنى دل، بى بهره اند.
و قُلوبُهُم لا تَخشَعُ.[۱۱]
و دل هاى آنان، خشوع و فروتنى ندارد.
اين فراز نيازى به توضيح ندارد ؛ زيرا خشوع دل براى كسى كه غرق در هوسرانى و خوشگذرانى است بى معناست. رفاه زدگان نه تنها از خشوع دل بهره اى ندارند، بلكه به خصوصياتى مبتلا مى شوند كه در تبيين آثار اتراف به آنها خواهيم پرداخت.
[۱۰]. ر . ك : ص ۳۹۰ ح ۳ .
[۱۱]. ر . ك : ص ۳۹۲ ح ۳ .
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت