توبه در لغت، قرآن و حدیث

پرسش :

توبه در لغت، قرآن و حدیث به چه معناست؟



پاسخ :

واژه شناسى «توبه»

كلمه «توبه»، مصدر است از ريشه «ت و ب» به معناى رجوع و باز گشتن. ابن فارِس در اين باره آورده:

التّاءُ وَالواوُ وَالباءُ كَلِمَةٌ واحِدَةٌ، تَدُلُّ عَلَى الرُّجوعِ.[۱]

تاء و واو و باء يك معناى اصلى دارد، و بر بازگشتن و رجوع دلالت مى كند.

گفتنى است كه كثرت كاربرد اين كلمه در بازگشت از گناه و كارهاى زشت، سبب شده كه حقيقت ثانوى در اين معنا گردد، چنان كه واژه شناسان، نوعا توبه را به معناى بازگشت از گناه تفسير كرده اند.[۲]

گرچه «تَوْب» و «توبه»، هر دو مصدر عام هستند، نه آن كه «توبة» بر يك بار توبه كردن دلالت داشته باشد ـ چنان كه از گفتار لغويان و گونه هاى كاربرد آن دو در متون اسلامى نمايان مى شود ـ ؛ ليكن گاهى «توبه» و «توب» به معناى اسم هم به كار مى روند كه مقصود از آن، مورد يا موارد توبه است. در اين صورت، «ة» در «توبة» را مى توان «ة» وحدت شمرد و «تَوْب» را نيز اسم جنس دانست.[۳]

«توبه» در قرآن و حديث

«توبه» در قرآن و حديث، گاه در مورد انسان به كار رفته و گاه در مورد خداوند متعال. هر چند هر دو كاربرد ريشه لغوى آن مورد عنايت است ؛ ليكن اين واژه هنگامى كه در باره خدا به كار رود، مفهوم متفاوتى با مفهوم آن در مورد انسان دارد، و اينك توضيح مفهوم اين دو نوع توبه:

مفهوم توبه انسان

در قرآن كريم، كلمه «توبه» و واژه هاى برگرفته از ريشه آن، ۵۲ بار[۴]به انسان نسبت داده شده است ؛ مانند:

«وَإِذَا جَآءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِٔايَتِنَا فَقُلْ سَلَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ».[۵]

هر گاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد تو آيند، به آنها بگو: سلام بر شما. پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض كرده است. هر كس از شما كار بدى از روى نادانى كند، سپس توبه و اصلاح [و جبران] نمايد، [مشمول رحمت خدا مى شود ؛ چرا كه] او آمرزنده مهربان است.

مقصود از توبه انسان در اين آيه و آيات مشابه آن، بازگشت از گناه به منظور آمرزش الهى و زدودن آثار آن است.

به سخن ديگر، توبه عبارت است از بازگشت انسان از راه انحرافات اعتقادى، اخلاقى و عملى، به راه مستقيم الهى كه ضامن خوش بختى و سعادت انسان در دنيا و آخرت است.

انسان، در حقيقت، مسافرى است كه مقصد نهايى او، بهشت جاويد و ديدار با خداست:

«يَأَيُّهَا الاْءِنسَنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَقِيهِ».[۶]

اى انسان! يقيناً تو با كوشش و تلاشى سخت به سوى پروردگارت در حركتى، پس او را [در حالى كه مقام فرمانروايى مطلق و حكومت بر همه چيز ويژه اوست] ديدار مى كنى.

از نگاه قرآن، راهى كه خداوند متعال توسّط انبياى خود براى رسيدن انسان به سعادت جاويد، ارائه كرده، مستقيم و هماهنگ با عقل سليم و فطرت پاك آدمى است ؛ امّا راه هاى ديگر، انحراف از راه درست زندگى و ناهمسو با مقتضاى عقل و فطرت است. لذا به همه انسان ها توصيه مى فرمايد:

«وَأَنَّ هَذَا صِرَ طِى مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَ لِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».[۷]

اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد! و از راه هاى پراكنده (و انحرافى) پيروى نكنيد، كه شما را از طريق حق، دور مى سازد! اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى كند، شايد پرهيزگارى پيشه كنيد!» بنا بر اين، انسان براى رسيدن به مقصد نهايى آفرينش خود، بايد راه درست و مستقيم الهى را طى كند تا به مقصد برسد و در هر نقطه اى كه كم ترين انحرافى از اين راه پيدا كرد، بايد توبه كند و به صراط مستقيم الهى باز گردد كه در اين صورت، مورد لطف و رحمت حضرت حق قرار مى گيرد، گناهانش آمرزيده مى شود و كدورت هاى آن، از جانش زدوده مى گردد ؛ بلكه گناهانش تبديل به حسنات مى گردد.[۸]

بر اين اساس، افزون بر شرع،[۹]عقل نيز توبه را بر انسان واجب مى نمايد و به همين جهت، توبه از سپاهيان عقل، شمرده شده است.[۱۰]

مفهوم توبه خدا

همان طور كه اشاره شد، «توبه» در قرآن و حديث، نه تنها در مورد انسان، بلكه در مورد خداوند متعال نيز به كار رفته است. در قرآن، واژه هاى برگرفته از ريشه «توبه»، ۳۵ بار[۱۱]به خدا نسبت داده شده است ؛ مانند:

«لَقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِىِّ وَ الْمُهَجِرِينَ وَ الْأَنصَارِ».[۱۲]

البته خداوند بر پيامبر و مهاجران و انصار عطف توجه نمود و توبه آنها را پذيرفت.

و نيز:

«إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ».[۱۳]

همانا خداوند، بسيار توبه پذير و مهربان است.

«وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ».[۱۴]

خداوند، بسيار توبه پذير و حكيم است.

مقصود از توبه خداوند عز و جل، در اين آيات و آيات مشابه، بازگشت لطف و رحمت او به سوى انسان، براى زدودن آثار گناهان اوست.

انسان، ذاتا نيازمند به خداست، همه نيكى هايى كه به او مى رسد، از جانب خداست[۱۵]و او از خود، هيچ ندارد. «توبه» نيز يكى از نيكى هايى است كه بدون عنايت او، امكان پذير نيست.

بر اين پايه، تا خداوند متعال، زمينه توبه گناهكار را فراهم نسازد و به او توفيق توبه ندهد، او موفق بدان نخواهد شد و پس از تحقّق توبه نيز اگر خداوند توبه اش را نپذيرد و وى را مشمول رحمت واسعه خود قرار ندهد، توبه او به ثمر نخواهد نشست.

بنا بر اين، براى تحقّق توبه انسان گنهكار و بازگشت او به خدا و راه مستقيم الهى، ابتدا بايد عنايت و رحمت الهى به او باز گردد ؛ زيرا گناه، نشانه خذلان و قطع عنايت حق تعالى است و تا گنهكار، مشمول عنايت او نشود، توفيق توبه پيدا نمى كند و پس از توبه انسان نيز بايد رحمت واسعه الهى به تائب باز گردد تا توبه او پذيرفته شود و آثار گناه از جانش زدوده گردد. از اين رو، براى هر بازگشت انسان از گناه، خداوند دو بار بايد با رحمت به او باز گردد و براى هر توبه تائب، خدا دو بار بايد توبه كند.[۱۶]

بر اين اساس، يكى از صفات جمال حضرت حق ـ جلّ و علا ـ «توّاب» است ؛ يعنى داراى اين ويژگى است كه بسيار با رحمت به بندگان، باز مى گردد. در قرآن، نُه بار اين صفت در كنار صفت رحمت، قرار گرفته و خداوند متعال، «التوّاب الرحيم ؛ بسيار بازگشت كننده مهربان» ناميده شده، اشاره به اين كه مهر و رحمت الهى، علّت توّاب بودن اوست. يك بار نيز اين صفت در كنار صفت حكمت قرار گرفته و خداوند، «تواب حكيم ؛ بسيار بازگشت كننده حكيم» ناميده شده، اشاره به اين كه توفيق او براى توبه و پذيرش آن، گزاف نيست ؛ بلكه به مقتضاى حكمت بالغه الهى است.


[۱]. معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۳۵۷ «توب» .

[۲]. ر . ك : لسان العرب : ج ۱ ص ۳ ۲۳ «توب» .

[۳]. ر . ك : لسان العرب : ج ۱ ص ۲۳۳، تاج العروس : ج ۱ ص ۳۲۸، المصباح المنير : ص ۷۸ .

[۴]. در قرآن كلمه توبه و مشتقّات آن در باره انسان ۵۲ بار با شكل هاى زير استعمال شده است :

«تابَ» در مائده : آيه ۳۹ ، انعام : آيه ۵۴ ، هود : آيه ۱۱۲ ، مريم : آيه ۶۰ ، طه : آيه ۸۲ ، فرقان : آيه ۷۰ و ۷۱ ، قصص : آيه ۶۷ . «تابا» در نساء : آيه ۱۶ . «تابوا» در بقره : آيه ۱۶۰ ، آل عمران : آيه ۸۹ ، نساء : آيه ۱۴۶ ، مائده : آيه ۳۴ ، اعراف : آيه ۱۵۳ ، توبه : آيه ۵ و ۱۱ ، نحل : آيه ۱۱۹ ، نور : آيه ۵ ، غافر : آيه ۷ . «تُبتُم» در بقره : آيه ۲۷۹ ، توبه : آيه ۳ . «تُبتُ» در نساء : آيه ۱۸ ، اعراف : آيه ۱۴۳ ، احقاف : آيه ۱۵ . «يتوب» در فرقان : آيه ۷۱ . «يتب» در حجرات : آيه ۱۱ . «يتوبون» در نساء : آيه ۱۷ ، مائده : آيه ۷۴ ، توبه : آيه ۱۲۶ . «يتوبوا» در توبه : آيه ۷۴ ، بروج : آيه ۱۰ . «ليتوبوا» در توبه : آيه ۱۱۸ . «تتوبا» در تحريم : آيه ۴ . «توبوا» در هود : آيه ۳ و ۵۲ و ۶۱ و ۹۰ ، نور : آيه ۳۱ ، تحريم : آيه ۸ . «فتوبوا» در بقره : آيه ۵۴ . «التوب» در غافر : آيه ۳ . «التوبة» در نساء : آيه ۱۸ ، توبه : آيه ۱۰۴ ، شورا : آيه ۲۵ . «توبة» در نساء : آيه ۹۲ ، تحريم : آيه ۸ . «توبتهم» در آل عمران : آيه ۹۰ . «متاب» و «متابا» در رعد : آيه ۳۰ ، فرقان : آيه ۷۱ . «التائبون» در توبه : آيه ۱۱۲ . «التوابين» در بقره : آيه ۲۲۲ . «تائبات» در تحريم : آيه ۵ .

[۵]. انعام : آيه ۵۴ .

[۶]. انشقاق : آيه ۶ .

[۷]. انعام : آيه ۱۵۳ .

[۸]. ر . ك : ج ۱۸ ص ۷ آثار و بركات توبه .

[۹]. ر .ك : ص ۴۸۹ وجوب توبه و فضيلت آن .

[۱۰]. ر.ك : ص ۴۶۳ ح ۱ .

[۱۱]. كلمه توبه و مشتقّات آن در قرآن كريم ، ۳۵ بار با گونه هاى زير به خداوند متعال، نسبت داده شده است :«تابَ» در مائده : آيه ۷۱ ، توبه : آيه ۱۱۷ دو بار ، توبه : آيه ۱۱۸ ، مجادله : آيه ۱۳ . «فَتابَ» در بقره : آيه ۳۷ و ۵۴ و ۱۸۷ ، طه : آيه ۱۲۲ ، مزمل : آيه ۲۰ . «يتوب» در آل عمران : آيه ۱۲۸ ، نساء : آيه ۱۷ و ۲۶ و ۲۷ ، مائده : آيه ۳۹ ، توبه : آيه ۱۵ و ۲۷ و ۱۰۲ و ۱۰۶ ، احزاب : آيه ۲۴ و ۷۳ . «أتوبُ» در بقره : آيه ۱۶۰ . «تُب» در بقره : آيه ۱۲ . «التوبة» در نساء : آيه ۱۷ . «التوّاب» در بقره : آيه ۳۷ و ۵۴ و ۱۲۸ و ۱۶۰ ، توبه : آيه ۱۰۴ و ۱۱۸ . «توّاب» در نور : آيه ۱۰ ، حجرات : آيه ۱۲ . «توّابا» در نساء : آيه ۱۶ و ۶۴ ، نصر : آيه ۳ .

[۱۲]. توبه : آيه ۱۱۷ .

[۱۳]. توبه : آيه ۱۱۸ .

[۱۴]. نور : آيه ۱۰ .

[۱۵]. «وَ مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ» نحل : آيه ۵۳ .

[۱۶]. ر . ك : الميزان فى تفسير القرآن ، ج ۴ ص ۲۴۴ كلام فى التوبة .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت