نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 100

تصديق مذكور مشروط است به آنكه از دليل قطعى حاصل شده باشد يا صحت ايمان و اعتقاد مشروط به اين نيست. اكثر اماميه برآنند كه صحت اعتقاد و ايمان مشروط است به آنكه از دليل قطعى حاصل شده باشد، چنان چه بر هر يك از افراد مسلمانان واجب است كه اصول خمسه را به برهان بدانند بر وجهى كه موجب حصول يقين شود و هر كه بى دليل داند كافر باشد، چه ايمان مقلّد پيش اكثر اماميه صحيح نيست». ۱
سپس فرموده: خود اين طايفه بر دو قسم اند: برخى مى گويند شرط صحت ايمان آن است كه طورى بتواند بر اعتقادات دليل آورد كه حتى بتواند پاسخ اشكالات و شبهه هاى مخالفان را نيز بداند وگرنه كافر خواهد بود و عده اى ديگر مى گويند شرط ايمان آن است كه براى خود دليل و استدلال داشته باشد، هرچند قدرت پاسخ دادن به اشكالات ديگران را نداشته باشد.
ولى با توجه به آنچه گذشت و معلوم شد كه در اعتقادات باور لازم است نه علم، معلوم مى گردد كه اصلاً شرط صحت ايمان، داشتن استدلال و دليل نيست و لذا بچه ها و افراد غير مميّز مؤمن هستند، هرچند هيچ دليل و استدلالى نداشته باشند؛ بنابراين، ملاك همان باور قلبى است، چه باور قلبى از راه استدلال به دست آمده باشد يا از راه عبادت و رياضت نفس، يا از راه كشف و شهود و الهام، يا از راه كلام شخص بزرگى كه مورد قبول است و يا از راه آراى محموده و قضاياى مشهوره. آنچه كه در حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم آمده، حصول باور قلبى است از راه كلام امام معصوم عليه السلام .
از اينجا مسئله تقليد در اصول دين نيز روشن مى گردد. گرچه تقليد اصطلاحى به معنى التزام عملى به كلام مجتهد درباره اعتقادات راه ندارد ۲ و عده زيادى از مراجع

1.النظامية فى مذهب الاماميه، ص ۱۹۰.

2.احتمال دارد گفته شود: تقليد يعنى التزام عملى و عمل جوارح به همان افعال خارجى است و عمل قلب به التزام و باور قلبى است، ولى اين جاى تأمل فراوان دارد كه به محل خود واگذار مى شود.

صفحه از 128