نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 104

برخى از احكام شهادت را دارد.
2. احتمال ديگر كه اقرب از احتمال قبلى است، آنكه جناب عبدالعظيم ابتدا اصول دين خود را بيان كرده تا اگر امام هادى عليه السلام آنها را تأييد كرد سپس به آنها اعتقاد ورزيده و شهادت دهد، و شايد مقصود از جمله: «فإن كان مرضياً ثبتُّ عليه» همين باشد. پس اين مسائل چون قبل از تأييد امام معصوم عليه السلام بيان شده اند، كلمه شهادت و اعتقاد را درباره آنها به كار نبرده است. و لذا پس از پايان حديث و پس از تأييد حضرت امام هادى عليه السلام ، بايد جناب عبدالعظيم گفته باشد آنچه را گفتم و به زبان آوردم، اكنون اعتقاد قلبى داشته و به آنها شهادت مى دهم.
3. احتمال ديگر آن است كه گفته شود جناب عبدالعظيم به تفاوت بين گفتن و شهادت دادن عنايتى نداشته است. در تمامى رواياتى كه مرحوم علامه مجلسى نقل كرده اعتقادات را با شهادت نه با گفتن تبيين كرده است. مثل:
الف) «أصف لك ديني... قلتُ: أشهد أن لا إله إلاّ الله...». ۱
ب) «أريد أن أعرض عليك ديني... إنّى أشهد أن لا إله إلاّ الله». ۲
ج) «أريد أن أصف لك ديني... إنّى أشهد أن لا إله إلاّ الله». ۳
د) جالب آن است كه در برخى از روايات، راويان از ائمه عليهم السلام تقاضا كرده اند كه امام اعتقادات خود را براى آنان بيان كند، در تمامى اين روايات ـ به مقدارى كه نگارنده يافته است ـ امام عليه السلام از كلمه شهادت استفاده كرده است؛ مثل:
الف) «أخبرني عن الدين... فقال عليه السلام شهادة أن لا إله الاّ الله...». ۴

1.بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۸، ح ۹.

2.همان، ح ۱۰.

3.همان، ح ۸.

4.همان، ح ۱۶.

صفحه از 128