نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 116

قريش توحيد ذاتى را قبول داشتند و تا امروز نيز كسى صريحاً با آن مخالفت نكرده است، حتى آنان كه طرفدار يزدان و اهريمن هستند، به نوعى خود را موحّد معرفى مى كنند. از طرف ديگر همه قبول دارند كه خالق آسمان ها و زمين نه خود انسان ها هستند و نه بت ها، اما مشكل اصلى بسيارى از مردم آن است كه عبادت را خاص و ملك طلق خداوند نمى دانند و دين اسلام آمده تا توحيد در عبادت را به مردم بياموزد.
شايد علت آن كه حضرت عبدالعظيم اين مسئله مهم را ذكر نكرده آن باشد كه هر كس توحيد ذاتى و صفاتى و افعالى و ربوبى را به درستى بشناسد، به توحيد عبادى نيز خواهد رسيد، زيرا توحيد عبادى نتيجه درست شناختن چهار قسم ديگر توحيد است. هر كس غير خداوند را مى پرستد، در واقع توحيد در ربوبيت و در خالقيت را نشناخته است. آن كس كه بداند رب و پروردگار او خداى متعال است؛ يعنى موت و حيات و سعادت و شقاوت و رزق و سلامتى و ... همه چيز او به دست خداوند است، در اين صورت عبادت و خواندن و تضرع و ابتهال و خوف و رجاى خود را مخصوص او قرار مى دهد و غير او را عبادت نخواهد كرد. به همين دليل جناب عبدالعظيم به همان چهار قسم ديگر توحيد اكتفا كرد و چيزى از توحيد عبادى ذكر نكرده است، زيرا اين نتيجه و حاصل درست بودن چهار قسم ديگر توحيد است.
«و أنّ محمدً عبده و رسوله خاتم النبيين فلا نبىّ بعده إلى يوم القيامة و أنّ شريعته خاتمة الشرايع فلا شريعة بعدها إلى يوم القيامة».
اعتقاد به نبوت يكى ديگر از اركان و اصول دين است كه حضرت عبدالعظيم در كلام خود بيان كرده است. وى از پيامبر اكرم حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله با سه وصف «عبوديت»، «رسالت» و «خاتم بودن» ياد كرده است و خود آن حضرت را آخرين پيامبر و شريعت او را نيز آخرين شريعت معرفى كرده است.

صفحه از 128