نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 118

عرفانى، او با هيچ كس قابل مقايسه نيست و لذا به او وحى مى شود نه به ديگران. از نظر معنوى مى توان گفت: رسول كسى است كه صاحب مقام قلب است و لذا وحى بر قلب او نازل مى شود و مى توان گفت: او داراى مقام هاى چهارگانه «تدنّى»، «تدلّى»، «قاب قوسين» و «او أدنى» است؛ چنين كسى رسول خداوند بوده و كامل ترين و بهترين قانون گذار خواهد بود.
در كتاب هاى كلامى بحث است كه نياز مردم به پيامبر در جعل قانون و شريعت است يا در اجراى قانون، به نظر مى رسد گرچه در هر دو جهت مردم نياز دارند، اما نياز آنان به قانونگذار خوب بيشتر است تا مجرى قانون، و حضرت عبدالعظيم نيز اشاره به قانون گذارى و شريعت دارد نه به اجراى قانون، زيرا مجرى قانون ممكن است شخص عادل امينى باشد كه غير از رسول خداست، اما ولايت تشريعى كه جعل قانون است، اختصاص به آن حضرت دارد. و لذا شريعت پيامبر اكرم آخرين شريعت بوده و او خاتم شرايع است نه تا امروز بلكه تا روز قيامت.
نكته ديگر آنكه برخى از رسالت ها اختصاص به ملتى خاص داشته و برخى از آنها براى تمام ملت ها بوده و جهان شمول است؛ همچنان كه از جهت زمان نيز بسيارى از آنها موقت بوده و برخى ابدى و هميشگى اند؛ مثلاً نبوت و رسالت حضرت موسى و عيسى عليهماالسلاماختصاص به قوم بنى اسرائيل داشته و مأموريت هدايت بنى اسرائيل را داشته اند و لذا پيامبر اكرم تا قبل از چهل سالگى و قبل از نبوت خود، تابع دين مسيحيت نبود، زيرا آن دين اختصاص به بنى اسرائيل داشت. اما نبوت و رسالت حضرت ابراهيم عليه السلام و حضرت محمد صلى الله عليه و آله عمومى بوده و رسالت بر تمام مردم دنيا داشته اند، اما رسالت حضرت ابراهيم و شريعت او از نظر زمانى محدود بوده است، اما پيامبر اسلام شريعتى دائمى و ابدى دارد.

صفحه از 128