برگشت روح به آن نيز غير ممكن است، زيرا اگر روح به بدن برگردد و او زنده شود، لوازم بسيار زيادى دارد كه نمى توان به آنها ملتزم شد.
و آيا مراد از اين قبر، قبر جسم است كه محل اختفاى بدن در قبرستان است يا مراد قبر روح است كه محلى ديگر است يا...؟ به هر حال اينها به صورت دقيق براى ما روشن نيست و لذا تنها بايد اعتقاد داشته باشيم كه ميزان و صراط و سؤال قبر حق است و واقعيت دارد، اما كيفيت آنها چيزى است كه ما نمى دانيم و خداوند هنوز علم به جهان آخرت را نصيب ما نكرده است. آنجا وضعيتى وجود دارد كه نه گوشى شنيده و نه چشمى ديده و نه بر دل بشرى خطور كرده است. قيامت براى مردم طورى آشكار خواهد شد كه هرگز گمان آن را نداشته اند. آرى آن كس كه از اين دنيا جز ظاهرى چيز ديگرى نمى داند، او و تنها او از آخرت غافل است، زيرا كسى كه اينجا را نشناخته است، چگونه مى تواند آخرت را بشناسد.
در قسمت پايانى، اعتقادات حضرت عبدالعظيم آمده است: «من مى گويم پس از ولايت، واجبات عبارت اند از: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد و امر به معروف و نهى از منكر».
اهميت و تقدم ولايت ائمه اطهار عليهم السلام بر ساير واجبات مانند نماز و روزه روشن است و در روايات متعددى ذكر شده است. از آنجا كه در مقام مقايسه بايد دو چيز از جنس يكديگر باشند، بنابراين ولايت در اينجا غير از مسئله اعتقاد به امامت و خلافت ائمه اطهار عليهم السلام است. ولايت در اينجا يا به معناى وجوب اطاعت از اولى الامر و حرمت مخالفت با دستورات آنان است و يا به معناى وجوب محبت و مودت آنان و تبرى جستن از دشمنان آنان است.
نكته ديگر آن كه انجام نماز و روزه و زكات جزء واجبات و فروع دين است، ولى اعتقاد به وجوب آنها و واجب دانستن انجام دستورات خداوند و اطاعت از او جزء