نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 80

آن گونه كه در فلسفه آمده ـ منافى با ظواهر مقبوله و مسلّمه قرآن مى داند. ۱ غور در مسائل فلسفى را حتى بر اساطين حكمت خطرناك دانسته و خطا حتى در يك نقطه را موجب ضلالت و معذور نبودن دانسته است. ۲ به هر حال ايشان معتقد است كه فلسفه و عرفان جلوى رشد علمى جهان اسلام و آنچه را كه شرع به آن امر كرده، گرفته است. ۳
مؤلف محترم، چون خود فقيه است، تصور كرده تنها فقها ـ كثّر الله امثالهم ـ بوده اند كه به دين خدمت كرده و آن را حفظ نموده اند و اين گونه به ضرس قاطع و كلى حكم كرده كه: «همه اهل اطلاع و انصاف مى دانند كه در بين تمام دانشمندانى كه در رشته هاى مختلف علوم عقلى و اسلامى تبحر و شهرت يافتند، فقط اين صنف ـ يعنى فقها و مراجع ـ بودند كه اسلام را حفظ و نقش اصلى تبليغ دين را به آيندگان ايفا كردند. رشته هاى ديگر از فلسفه و عرفان مصطلح اصلاً اين هدف را ندارند و يقيناً اگر مسلمان ها بودند و علاءالدوله سمنانى ها و بايزيدها و ابوسعيدها و صوفيان هند و ايران و خانقاه ها، آنچه كه امروز در دست مردم نبود، اسلام بود و هرچه هم بود قابل عرضه براى اداره دين و دنيا نبود؛ مثل شهاب سهروردى و ابن فارض و ابن عربى ها در اين جهت نقشى نداشتند...». ۴ «اگر اين رجال بااخلاص يعنى فقها نبودند، از قشرهاى ديگر حفظ اين امانت برنمى آمد و بلكه با بحث هاى فلسفى، مبانى اعتقادى اسلام باقى نمى ماند». ۵ چقدر خوب بود قلم مبارك ايشان كه از حدّت و تندى در مسائل و تسرّع در فتوا نهى كرده و آنها را نكوهش مى كند، خود نيز به آن پاى بند

1.همان، ص ۲۰.

2.همان، ص ۲۱.

3.همان، ص ۲۷.

4.همان، ص ۳۳.

صفحه از 128