نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 95

بين عالم و جاهل، اين گونه امور را كليات اعتقادات مى ناميم؛ مثلاً اعتقاد به توحيد از هر كسى خواسته شده و هيچ قيد و شرطى نيز ندارد. و اما امورى كه اعتقاد به آنها مشروط به حصول علم باشد، آنها را جزئيات اعتقادات مى ناميم؛ ۱ مثلاً اگر كسى علم پيدا كرد كه خداوند چه كتاب هايى را براى هدايت مردم نازل كرده و يا عصمت انبيا مطابق با دليل عقلى و نقلى است، در اين صورت بايد به آنها نيز اعتقاد داشته باشد، اما كسى كه به اين امور جاهل است و لذا اعتقادى نيز به آنها نداشته باشد، مشكلى ندارد، به عبارت ديگر در كليات اصول دين هيچ كس براى عقيده نداشتن و تخلف از آنها معذور نيست، اما در جزئيات اعتقادات هر شخص جاهل يا ساهى يا خاطى معذور خواهد بود.
به نظر نگارنده، حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم از جهت اعتقادات نه جامع است و نه مانع؛ يعنى برخى از مسائل اعتقادى است كه جزء كليات اعتقادات است و هر كس بايد به آن معتقد باشد، در حالى كه در اين حديث شريف بيان نشده است. برخى از مسائل اعتقادى نيز كه در آن آمده مسائلى است كه مربوط به جزئيات اعتقادات است و اگر كسى برخى از آنها را ندانسته و لذا اعتقاد نداشته باشد، خللى به دين و عقيده او وارد نمى شود در آينده هر دو قسم را در اين حديث مورد بحث قرار مى دهيم.
اما تقرير امام معصوم عليه السلام راجع به كلام عبدالعظيم به دليل اين است كه ايشان آنچه را ذكر كرد صحيح است و دين مورد رضاى خداوند است و اما راجع به امورى كه جناب عبدالعظيم ذكر نكرده، آيا آنها جزء دين نيستند، از اين جهت حديث ساكت

1.در اينجا مسئله اشتراك احكام بين عالم و جاهل و مسئله دور پيش نمى آيد، زيرا وجوب عقيده مشروط به علم است و علم متوقف بر وجود معلوم است و معلوم آنها وجوب عقيده نيست، بلكه ثبوت واقعى آن امور است.

صفحه از 128