نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 98

منطق ترتيب داده و بگويد: اين مسئله را امام فرموده و آنچه را امام بگويد حق و واقعيت است، پس اين مسئله حق و واقعيت است. كلام امام هميشه مى تواند كبراى شكل اول قرار گيرد و تنها بايد مصداق و موضوع آنها را به دست آورد و در اين صورت علم و يقين به آن مسئله حاصل مى شود. بنابراين آنچه اكنون مورد بحث است كه آيا در اعتقادات مى توان به ظن و گمان اعتماد كرد يا خير و آيا تقليد در اصول دين جايز است يا خير؟ مربوط به عرضه دين بر امام معصوم عليه السلام نبوده بلكه عرضه دين بر افراد ديگر و گرفتن اعتقادات از آنان است.
در بسيارى از كتاب هاى كلامى و حتى فقهى آمده است كه تقليد در اصول دين جايز نيست و آنها را بايد با علم و استدلال به دست آورد. ۱ بنابراين ابتدا بايد مشخص كرد كه در اعتقادات علم لازم است يا باور قلبى. شايد كسى ادعا كند كه ايمان يعنى تصديق و جزم يقينى داشتن به چيزى. در اين صورت بايد افرادى چون فرعون و نمرود و حتى ابليس را مؤمن دانست و حتى كفار قريش را نيز كه قرآن مى فرمايد يقين به نبوت و آيات الهى دارند ۲ نيز مؤمن به حساب آورد، شمرده شوند در حالى كه هيچ ترديدى در كفر آنان نيست. آنچه كه در روايات آمده است اعتقاد و شهادت به توحيد و نبوت و ... است نه علم و دانستن آنها. اگر ملاك علم باشد، بايد عالمان برترين مؤمنان باشند، در حالى كه مى دانيم سلمان و ابوذر يا شهداى كربلا و ... بهترين مؤمنان هستند و علت برترى آنان علم و معرفت نيست. در مثال معروف مرده شوى باور دارد به آنكه مرده جماد است و كارى از او ساخته نيست و لذا از آن نمى ترسد، اما ديگران علم دارند نه باور، تفاوت بين علم و باور مشخص شده است. در باور علاوه بر علم و معرفت، رضايت و طيب نفس و عدم استنكاف و استكبار نهفته است، در

1.مثل باب حادى عشر، ص ۵؛ عروة الوثقى، باب اجتهاد و تقليد، مسئله ۶۷.

2.سوره نمل (۲۷)، آيه ۱۴.

صفحه از 128