امام رضا عليه السلام - صفحه 3

(انظر) بحار الأنوار : 49 / 128 باب 13 .

225

حالَةُ الإمامِ في سِجنٍ بِسَرَخسَ

۱۲۳۷.بحار الأنوار عن الهَرَويّ :جِئتُ إلى بابِ الدّارِ الّتي حُبِسَ فيها الرِّضا عليه السلام بِسَرَخْسَ و قد قُيِّدَ ، فاسْتَأذَنتُ علَيهِ السَّجّانَ فقالَ : لا سَبيلَ لَكُم إلَيهِ ، فقلتُ : و لِمَ؟ قالَ : لأنّه رُبَّما صلّى في يَومِهِ و ليلَتِهِ ألفَ رَكعةٍ ، و إنّما يَنْفَتِلُ مِن صَلاتِهِ ساعةً في صدرِ النّهارِ و قَبلَ الزّوالِ و عندَ اصْفِرارِ الشَّمسِ ، فهُوَ في هذهِ الأوقاتِ قاعِدٌ في مُصَلاّهُ يُناجي ربَّهُ . قالَ : فقُلتُ لَه : فاطْلُبْ لِي في هذِه الأوقاتِ إذْنا علَيهِ ، فاسْتأذَنَ لِي علَيهِ ، فدَخَلتُ علَيهِ و هُو قاعِدٌ في مُصلاّه مُتَفكِّرٌ . ۱

225

امام در زندان سرخس

۱۲۳۷.بحار الأنوارـ به نقل از ابا صلت هروى ـ: به باب الدار سرخس كه حضرت در آن جا زندانى و به زنجير بسته شده بود رفتم. از زندانبان اجازه خواستم خدمت آن حضرت بروم اما او گفت: نمى توانيد با او ملاقات كنيد. پرسيدم: چرا ؟ گفت: چون گاهى اوقات شبانه روزى هزار ركعت نماز مى گزارد. فقط در آغاز روز و قبل از زوال و نزديك غروب آفتاب ساعتى از نماز باز مى ايستد و در همين اوقات نيز بر سجاده خود مى نشيند و با خدايش راز و نياز مى كند. به زندانبان گفتم: از ايشان خواهش كن كه اجازه دهند در اين اوقات به ديدارشان روم. او برايم اجازه گرفت و من به حضور آن بزرگوار رسيدم و ديدم بر سجاده خود نشسته و در انديشه است.

1.بحار الأنوار : ۴۹ / ۹۱ / ۵ .

صفحه از 6