كسب فضائل ، انسان را به ساحل نجات نرساند و در كوير هلاكت و شقاوت بماند ، زيانكار هر دو سراى دنيا و آخرت است ، و عُجب چنين مى كند .
انسان خود پسند ، اعمال و كردار خود را به ديده حسن مى نگرد و چون آنها را كامل و بدون نقص و با اهميت مى بيند ، خود را شايسته جزا و پاداش الهى مى بيند و اندك اندك بدانها منّت نيز مى گذارد ، و اين انهدام همه آنها است و پى آوردن تحفه عقوبت و نكوهش الهى ؛ به عبارت ديگر ، عجب از يك سو ، عمل و تلاش انسان را تباه مى كند و از سوى ديگر ، نفرت خداى سبحان را به ارمغان مى آورد . عجب و خودپسندى ، انسان را براى خود مى آرايد و موجب خشنود شدن او از خودش مى شود و همين امر ، سرآغاز هلاكت است . انسانى كه خود را زيبا و بدون عيب مى بيند ، نه به انديشه تلاش بيشتر و رشد است و نه سر آن دارد كه به درگاه خداوند ، عذر تقصير آورد و به رحمت الهى تكيه زند . او با اتكال بر اعمال خويشتن ، از مناقشه روز جزا غافل مى ماند و به گاه حساب در دادگاه عدل و نقّادى دقيق خداوند ، همه اعمال خويش را معيوب و ناقص مى بيند و دست خود را تهى و نامه عمل خويش را خالى مى يابد ، نه عمل و نه اميد رحمتى و نه اندوخته اى و تدبير و وسيله اى براى اين روز مبادا! خرده گيرى و سخت گيرى در حساب ، تباهى درونى و انگيزه هاى ناسالم اعمال او را به رخش مى كشاند و وى را روانه دوزخ مى سازد و چه هلاكتى از اين ژرف تر .
۰.11 / 6 . «من أيقن بالخلف ، جاد بالعطيّة» .
امامان ما و در رأس آنان ، امام على عليه السلام ، علم خود را از قرآن مى گيرند و همه گفته هاى آنان معانى آشكار و پنهان كلام الهى اند . آنان از چشمه زلال وحى نوشيده اند و هر بخش از سخنان آن ، مرواريدى درخشان از صدفهاى پاك قرآن است . اين سخن نيز به روشنى بازگويى اين آيه شريف است : «قل إنّ ربّي يبسط الرزق لمن يشاء