خورشيد ري(حضرت عبدالعظيم (ع) از منظر امامان معصوم) - صفحه 103

حق و أنّ النار حقّ و أنّ البعث بعد الموت حقّ، و أشهد أنّ عليّا حجه اللّه على خلقه لايسع الناس جهله و أنّ حسنا بعده و أنّ الحسين من بعده، ثمّ عليّ بن الحسين، ثمّ محمّد بن عليّ ثمّ أنت يا سيّدي من بعدهم.
فقال أبوعبداللّه : التر تر حمران (ثم قال: يا حمران) مُدَّ المِطمَر بينك و بين العالم قلت:
يا سيدى و ما المطمر؟ فقال: أنتم تسمّونه خيط البنّاء. فمن خالفك على هذا الأمر فهو زنديق. فقال حمران: و إن كان علويّا فاطميّا؟ فقال أبوعبداللّه : و إن كان محمديّا علويّا فاطميّا؛ 1 حمزه و محمد فرزندان حمران بن اعين گويند: همراه با گروهى از پيروان بزرگ امام صادق نزد آن حضرت اجتماع كرده بوديم و در ميان جمع ما حمران بن اعين بود. ما به بحث و مناظره پرداختيم، ولى حمران ساكت بود و چيزى نمى گفت. امام صادق به او گفت: اى حمران چرا سخن نمى گويى؟ حمران گفت: سرورم سوگند خورده ام در مجلسى كه شما حضور داريد سخن نگويم امام صادق عليه السلام فرمود:
من به تو اجازه سخن مى دهم، سخن بگو. حمران گفت: گواهى مى دهم كه جز خدايى يگانه خدايى نيست. او همتايى ندارد، همسر و فرزندى براى خويش نگرفته است. خداوند از هر دو حد بيرون است:
مرز تعطيل 2 و مرز تشبيه 3 ، و حق، ميانه بين اين دو گفته است: جبر و تفويض نيست، و گواهى مى دهم كه محمد بنده خدا و فرستاده او است. خداوند وى را همراه با هدايت و دين حق فرستاد، تا او را بر همه دينها چيره

1.بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۳، ح ۴.

2.تعطيل آن است كه به خدايى و يا به صفتى براى او قائل نباشى.

3.تشبيه آن است كه خداوند را به سان مخلوقاتش بدانى و صفات او را چون صفت مخلوق بدانى.

صفحه از 142