خورشيد ري(حضرت عبدالعظيم (ع) از منظر امامان معصوم) - صفحه 106

عبدالعظيم حسنى گويد: خدمت سرورم امام هادى على بن محمد عليهماالسلامرسيدم. حضرت تا نگاهشان به من افتاد، فرمودند: خوش آمدى اى ابوالقاسم !تو به حق ولىّ و پيرو ما هستى. عبدالعظيم گويد: به امام هادى گفتم: اى فرزند رسول خدا من مى خواهم كه دينم را بر شما عرضه كنم تا اگر دينم پسنديده است بر آن، تا آن زمان كه خدا را ملاقات كنم، پايدار بمانم. حضرت فرمود: بگو اى ابوالقاسم! (عبدالعظيم گويد) گفتم: من مى گويم خداوند تبارك و تعالى يگانه است و مانندى براى او نيست. او از دو مرز بيرون است: مرز ابطال 1 و مرز تشبيه 2 و خداوند جسم، صورت، عرض و جوهر نيست، بلكه او به اجسام جسميت مى دهد و به صورتها او صورت مى دهد و عرضها وجوهرها را او مى آفريند. او پروردگار، مالك و آفريننده و پديدآورنده همه چيز است.
و مى گويم كه محمد بنده خدا و فرستاده او و خاتم پيامبران است و تا روز قيامت پيامبرى پس از وى نخواهد بود و شريعت پيامبر خاتم همه شريعتها است و شريعتى پس از شريعت او تا قيامت نخواهد بود.
و مى گويم كه امام و خليفه و ولى امر پس از پيامبر، اميرالمومنين على بن ابيطالب عليه السلام است، آن گاه حسن، سپس حسين، آن گاه على بن الحسين، سپس محمدبن على، آن گاه جعفر بن محمد، پس از او موسى بن جعفر، سپس على بن موسى، آن گاه محمد بن على و پس از او شما اى مولاى من!
امام هادى عليه السلام فرمود: و پس از من فرزندم حسن (آن گاه امام افزود:) مردم چگونه اند با كسى كه پس از حسن خواهد بود. عبدالعظيم گويد: پرسيدم اى مولاى من چگونه است اين؟ حضرت فرمود: چون شخص او ديده نمى شود

1.ابطال آن است كه براى خدا صفتى قائل نباشى و يا حتى به خدايى قائل نباشى.

2.تشبيه آن است كه براى خداوند به گونه اى صفت قائل باشى كه او را به مخلوقين تشبيه كنى.

صفحه از 142