خورشيد ري(حضرت عبدالعظيم (ع) از منظر امامان معصوم) - صفحه 125

مؤمن به جهاد با خويش اهتمام مى ورزد تا بر هواى خويش پيروز گردد. گاه كجى خود را راست مى كند. و در راه محبت خدا با هواى خويش مخالفت مى ورزد و گاه نفس وى او را زمين مى زند و او در پى هواى خود حركت مى كند، ولى خداوند او را زنده مى سازد و او زنده مى شود و خداوند لغزش وى را جبران مى كند و مؤمن متوجه مى شود و توبه مى كند و از عقاب خداوند به هراس مى افتد و بينايى و معرفت او به دليل فزونى يافتن ترس در او، فزونى مى يابد. و اين حقيقت بر پايه آن است كه خداوند مى گويد: پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شيطان مى شوند متذكر مى گردند و ناگهان بينا مى شوند».
بنابر گفته امام باقر عليه السلام ولىّ امامان عليهم السلام كسى است كه حرف مردم كوچك ترين تأثيرى در او نگذارد. و تنها خويش را بر پايه كتاب خدا ساخته باشد و در اين راه پيوسته در جهاد با نفس باشد از اين سخن امام باقر عليه السلام ، فهميده مى شود كه شخصيت حضرت عبدالعظيم چه تعالى و اوجى دارد!
ولىّ واژه اى است كه هم به خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام اطلاق ميشود و هم از اين سو درباره مردمى ويژه. در آن سو، معناى مطاع بودن را مى رساند و در اين سو، معناى مطيع بودن را.
حضرت عبدالعظيم ولىّ امامان است؛ يعنى دوست نزديك و مطيع و پيرو امامان عليهم السلام است و آنان را مطاع خود مى داند.
در روايتى ديگر، ولىّ امامان چنين تفسير مى شود:
«... من كان للّه مطيعا فهو لنا وليّ و من كان للّه عاصيا، فهو لنا عدوٌ. ما تنال ولايتنا الا بالعمل و الورع 1 ؛
در اين روايت امام به جابر مى گويد، هر كس مطيع خداوند است او ولىّ ما است

1.كافى، ج ۲، باب الطاعة و التقوى، ح ۲.

صفحه از 142