حضرت عبدالعظيم عليه‏السلام و شهررى در سفرنامه‏ ها - صفحه 361

فدوى اتصال داده، مراجعت نمودند و بعضى ديگر همراهى كردند. دو ساعت به غروب مانده به آستانه مقدسه حضرت عبدالعظيم عليه السلام وارد گرديده، صندوقهاى خشت مبارك را در پهلوى باغ نواب والااعتضاد السلطنه، در زير چادرهاى مخصوص، از دواب به زير آورده، قراولان دولتى را به قانون نظام به مقام مراقبت واداشته، خود به باغ مزبور فرود آمدم و مقرّب الخاقان آقا ابراهيم آبدارباشى، به اقتضاى فطرت پاك كه در خدمت دين و دولت اختيار ندارد و بذل مال و جان را واجب مى شمارد، به تهنيت نذر همايونى تهيه ضيافتى شايسته كرده و مضيفى در خور آراسته بود. دو شبانه روز شرايط مهمان دارى به عمل آورد، چنان كه مرحوم قايم مقام از زبان جلاير گويد:

خورش هاى ترش مازندرانى كباب و قيمه و بورانى
پلوهاى بروجرد و نهاوندگلاب و بيد مشك و شربت قند
قطاب و قرص و نقل آب دندان نزاكتهاى نغز باب دندان
اشخاصى كه به مشايعت تا آستانه مقدسه آمده بودند همگى شب چهارشنبه سيزدهم (ذى القعده) توقف نموده و روز چهارشنبه بعد از صرف ناهارمقرّب الخاقان آقاعلى مراجعت كرده، چند نفر ديگر هم رفتند، ولى به رعايت حقوق مودّت شب را باز آمدند.
آستانه مقدسه حضرت عبدالعظيم عليه السلام مستغنى از وصف است، زيرا كه در جلالت قدر آن بزرگوار اين يك بيان كافى است كه «من زار عبدالعظيم برى، كمن زار الحسين عليه السلام بكربلا» و همچنين آبادى آنجا از تعريف مستغنى است كه از كثرت جمعيت و وفور نعمت و صفاى آب و لطافت هوا، از توجهات خاطر خطير مرحمت همايونى، بعد از عتبات عاليات ائمه انام (عليهم السلام) امروز از تمام بقاع با رونق تر است و از هيچ جهت محتاج توصيف نيست؛ در واقع از

صفحه از 426