حضرت عبدالعظيم عليه‏السلام و شهررى در سفرنامه‏ ها - صفحه 354

سياحتى مى كرده، چشمش به آن سنگ مى افتد و فكر بكرى به مغزش خطور مى كند كه نقش باستانى را بتراشد و حذف كند و به جاى آن نقش خود را سوار بر اسب حكّاكى كند، تا از اين راه در حق علاقه مندان اشياء عتيقه كه در خاك ايران سفر مى كنند، خدمتى انجام داده باشد!
هنگامى كه از حومه تهران سخن به ميان مى آيد، نمى توان درباره باغ بسيار زيبايى كه درست چسبيده به شهر است، سخنى نگفت. به اين باغ لاله زار مى گويند. در اين باغ چيزى جز گل رز وجود ندارد، ولى در عوض هر نوع گل رزى كه بخواهيد به هر رنگ و به هر اندازه در اين جا خواهيد يافت. هنگامى كه اين «معشوقه هاى بلبلان» در اوج شكوفايى هستند، چشم و شامه انسان آرزوى چيز ديگرى ندارد.
قصبه شاه عبدالعظيم و دهات ديگرى كه در نزديك تهران هستند، منظره اى فوق العاده شاعرانه دارند، ولى جنبه اى كه بتواند توجه و نظر بيننده را جلب كند، در آنها ديده نمى شود.

(7)

خاطرات ليدى شيل ۱

1850م

خانم ليدى شيل، همسر وزير مختار انگليس در اوايل سلطنت ناصرالدين شاه، در اكتبر 1850 م در ايران بوده است، او بيشتر به آثار باستانى شهر رى از قبيل برج فخرالدوله، برج طغرل، حجاريهاى چشمه على، قلعه گبرى پرداخته است. البته در پايان نيم نگاهى هم به بارگاه شاه عبدالعظيم دوخته «كه از نوادگان

1.خاطرات ليدى شيل، ترجمه حسين ابو ترابيان، ص ۱۲۳ ـ ۱۲۵، چاپ دوم، تهران، نشر نو، ۱۳۶۸.

صفحه از 426