كتاب«جنة النعيم»و واعظ كجوري - صفحه 197

شوند. از اين جهت دو فرزند ديگرش به صنايع بديعه منحصر شدند، و از علوم مرسومه بهره اى نيافتند، اما مرحوم والد ـ طاب ثراه ـ نفرت و گريز از هر صنعت جز تحصيل علم داشت. در مدرسه واقعه در اركمشهوره به مدرسه مهد عليا خدمت مرحوم حاجى ملا تقى دامغانى ليلاً و نهاراً همت گماشت و مقدمات نحو و صرف، منطق و معانى بيان را به نحو اوفى آموخت.
بعد از آن با شوق وافر و تعمّق نظر، كتاب «معالم الاصول» و كتاب «قوانين» و كتاب «شرايع» و كتاب «شرح لمعه دمشقيه» را در خدمت اساتيد اين فن تعليم گرفت. در زمان اندكى به مباحثه و مدارسه كتب فقهيّه مشغول گرديد، و در علم رجال و فهم اخبار ائمه اطهار عليهم السلامتبحّر خاصى به هم رسانيد.
با مرحوم رضوان مكان، حاجى شريعتمدار استرآبادى انس و الفت مخصوصى داشت. مراوده علماء و توجّه قلبى مردم، آن مرحوم را به محله عربها كه قريب به ارك سلطانى است كشانيد، و مسجدى بنا شده امامت آن محل مفوّض به ايشان گرديد.
و مدرس ايشان هم در مدرسه مشهوره به صدر متصل به مسجد شاه بود. پس مرحوم والده را كه از اهل كلارستاق بود خواست، و همانا در تمام زندگانيش بر امّت واحده مبعوث گشت و ديگر زنى نگرفت.
پس از چندى به عتبات عاليات مشرف شد و خدمت مرحوم شيخ الفقهاء شيخ محمّد حسن طاب ثراه تلمّذ فرمود، و چندى هم خدمت مرحوم خاتم المجتهدين شيخ مرتضى اعلى اللّه مقامه شرفياب گرديد، و تمام «رسائل فقه» را از طهارت الى الديات كه اكنون به خط شريف آن مرحوم موجود است به طريق استدلال و استفاده مرقوم نمود، و اجازات عديده

صفحه از 258