كتاب«جنة النعيم»و واعظ كجوري - صفحه 198

كه بر اجتهاد و فقاهت ايشان مشايخ اجازه داده اند نيز حاضر دارم.
پس از مراجعت از عتبه علويّه مرتضويّه به طهران آمد و مرجع احكام و مصدر امور شرعيّه گشت، با ابناء دنيا آميزش نگرفت و قناعت پيشه اش شد، جامه فقر از خود نيفكند و در قضاء حوائج مهمّه اهتمامى داشت، عسرت و تنگدستى را شعار خود كرد، و زحمات كثيره در تربيت اين بنده كشيد كه شرح آن را در رساله على حده كه روزنامه عمر اين گناه كار است ضبط كرده ام.
عاقبت از وباء عام در سلخ شهر ذيقعدة الحرام در روز يكشنبه ۱ قريب به ظهر در تاريخ دويست و هفتاد و هشت به رحمت ايزدى واصل شد، و پنجاه و پنج سال از عمرش گذشت و در ايوان شمالى در جوار قبر مرحوم آقا طاب ثراه مدفون گرديد.
و جز اين مستمند سه فرزند ارجمند از ذكور بقيّت نهاد. و ظاهراً داعى در تربيت اخوان و خدمتگزارى ايشان كوتاهى نكرده باشد و تقويت كامل در تحصيل كمال ايشان نمود، و بر اين دعوى خداوند تعالى گواه است، وليكن برادر كوچكتر از من كه در مراتب فضل و ادب و فقه و اصول و شعر و خطابت و زهد و ورع بزرگوارى ديگر داشت، فراق پدر را از نظر فراموش كرده داغ سختى بر دلم گذاشت. بعد از امراض مزمنه اين بنده را لايق خدمت و مصاحب خود نديد و از دنيا عزيمت گزيد و چشم

1.حبيب آبادى در مكارم الآثار ۶/۲۲۰۷ مى گويد: روز وفات او يك شنبه سلخ ذى القعده منافات دارد با اينكه ما آنفاً نوشتيم: آدينه بيستم ماه رمضان بوده، چه رمضان و شوال هر دو را تمام يا ناقص و چه يكى را تمام و يكى را ناقص بگيريم، و غره ذى الحجه آن سال نيز جمعه بوده، و آن با بيستم ماه رمضان آدينه بودن منقول از تقويم آن سال است گرچه خود آنرا نديده ايم، لكن درست مى شود كه ماه رمضان و شوال تمام و ذى القعده غره اش پنج شنبه و ناقص و غره ذى الحجه جمعه باشد. وسلخ ذى القعده يك شنبه بودن را خود در جنة النعيم چنانكه نوشتيم ديده ايم و فعلاً نيز حاضر و در نظر است، و بهر حال اين تطبيق روز هفته و ماه اشتباه است.

صفحه از 258