حضرت عبدالعظيم حسنى از راويان صاحب اثرى است كه با كمال تأسف اثر مستقل از وى به دست ما نرسيده است، اما رواياتى از طريق ايشان در كتب حديثى وجود دارد كه پاره اى از اهل دانش آن را گردآورى كرده و به چاپ رسانده اند. بخشى از اين احاديث نيازمند بررسى و نقد مى باشد. در بررسى احاديث معمولاً بررسى سندى را مقدم مى دارند و گاه تنها به همان بسنده مى كنند، اما به نظر مى رسد نقد محتوايى متون پاره اى از روايات ما را در شناسايى روايت هاى درست از نادرست كمك بسيارى مى كند.
در اين نوشته سه روايت از طريق عبدالعظيم حسنى مورد كاوش قرار مى گيرد تا روشن گردد كه انتساب چنين رواياتى به معصومان عليهم السلام جاى تأمل بسيار دارد و احاديث منقول از طريق حضرت عبدالعظيم به خاطر آن كه اصل مسند او مفقود شده است و در پاره اى از طرق از جمله طريق صدوق به حضرت عبدالعظيم جاى تأمل است، بهتر است نقد و بررسى شود. اين روايات به شرح زير است