حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام نسبت به ائمه شيعه كمال تواضع و اطاعت و فروتنى داشته و در مقابل مورد اعتماد و بحث آنها بوده است.
يكى از امتيازات مخصوص حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام اين است كه با اين كه حضرت سيد حسنى عليه السلام است و اغلب حكام روز در صدد اختلاف بين ابن زهرا عليهاالسلامبوده اند مسأله اى كه بيشتر تاريخ به آن اشاره نموده، ايجاد اختلافى است كه بين سادات حسينى و حسنى عليهماالسلام به خاطر مسئله امامت وجود داشته است و اين اختلاف تا حدّى بوده كه تا سرحدّ قتل پيش رفتند كه در تاريخ موارد زيادى است.
حضرت عبدالعظيم الحسنى عليه السلام با اينكه از سادات ابن الحسن بوده از نظر اعتقادى و اجتماعى و سياسى كاملاً و دربست تحت امر ولايت ابن الحسين عليه السلام كه همدوره هاى زندگانى ايشان حضرت امام رضا عليه السلام ، امام محمد تقى عليه السلام ، امام على النقى عليه السلام بوده و اين تابعيت و اخلاص بدان جا مى رسد كه حضرت عبدالعظيم حسنى پس از عرض دين خود در نزد امام هادى عليه السلام ، به عنوان پيرو و دوستدار اهل بيت شناخته مى شود.
و اين خود بهترين مميزه حضرت بوده كه ابن حسن عليه السلام بوده ولى در تابعيت و ولايت ابن الحسين عليه السلام و به تعبيرى در اختيار امام عصر زمان خويش بوده و تأئيد ولى به مفهوم ولايت امرى ايشان مى باشد. و ايشان هيچ گاه از خود اجتهاد نكرد و راوى بلافصل ائمه و امام عصر خود بوده است و در آن ايامى كه هر كس شش حديث مى دانست كشته مى شد.
حضرت عبدالعظيم با شجاعت تمام به صيانت از دين و انسجام شيعيان تلاش نمود با دارا بودن اين خصوصيات در شخصيت حضرت عبدالعظيم، امام هادى او را به عنوان نماينده و وكيل خود در رى اعلام نمود.
در خصوص اعزام حضرت عبدالعظيم به رى نكته اى ديگر و مهم در نظر مى باشد، رى خون بهاى حسين عليه السلام است. رى در مرتبه و جايگاهى در تاريخ قرار دارد كه در واقعه كربلا ابن سعد بين دنيا و آخرت، دنيا يعنى حكومت رى را پذيرفت.