نسب حضرت عبدالعظيم(ع) و امامزادگان رى - صفحه 189

ومتقلّدا من قبلهم الأعمال. و كان رأيه التقيّه لأعدائه والمداراة، هذا يضادّ عند الزيديّه . ۱ يعنى: زيد با بنى اميه در مقام تسليم بود و متصدى اعمال راجعه از ايشان مى شد و جز تقيّه رأيى نداشت و مدارات مى فرمود. همانا احتراز و اجتناب از تقيّه، مذهب متقن فرقه زيديه است.
اما مذهب زيديه خروج به سيف را از لوازم دين خودشان مى دانند. و از اين جهت، خروج كردند و كشته شدند.
ليكن زيد بن حسن عليه السلام بر خلاف ايشان بود و به طريقه امام زمان سلوك و رفتار مى نمود.
و [ در] بعضى از كتب متأخّرين ديده شده است، جماعت زيديه را نسبت به همين زيد بن حسن داده اند.
و اين عقيده بر خطاست. همانا زيديه، منتسبند به زيد الشهيد ابن على بن حسين عليه السلام امام زين العابدين عليه السلام .
خلاصه: زيد از طبقه دوم تابعين است و با فرقه اُمويّه كه بنى اميه باشد خلطه و آميزش مى نمود. و توليت صدقات حضرت رسول صلى الله عليه و آله در عهده كفايت زيد بن حسن بود.
و حاكم مدينه به امر سليمان بن عبدالملك او را عزل كرد. چنان كه مرحوم مجلسى ـ طاب ثراه ـ از بعضى اهل سير نقل كرده است:
سليمان بن عبد الملك به حاكم مدينه نامه اى نوشت: اما بعد فإذا جاء كتابى فأعزِل زيدا عن صدقات رسول اللّه صلى الله عليه و آله وادفعها الى فلان ابن فلان رجلاً من قومه واعنه على ما استعانك عليه والسلام . خلاصه معنى آن كه: چون نامه من به تو رسيد، زيد را عزل كن از صدقات رسول صلى الله عليه و آله ، و بده آن را به شخص مخصوصى و او را اعانت نما .

1.همان، ج ۲، ص ۲۳.

صفحه از 232