نسب حضرت عبدالعظيم(ع) و امامزادگان رى - صفحه 198

حاصل معنى آن كه: ما آرزوى حكومت و امارت جعفر بن سليمان را پيش از آن كه حاكم و امير ما شود داشتيم.
پس او را دو بزرگوارى و دو منبر است، اگر يكى از او سلب شود، قصد ديگرى كند. (و شايد مراد از دو منبر حكومت مكّه و مدينه بوده باشد).
پس فرزندان حوّا در برابرش ايستاده اند و از انساب او را اختيار كرده اند و خلاصه نموده.
بعد از آن عرض كرد: شما در نزد من برتر و بهتر از جعفر هستيد، به جهت آن كه، در مدح شما بالاتر عرض كرده ام و خوشتر ستوده ام در اين ابيات:

لعمرى لأن عاقبت اوجدت منعمابعفو من الجاني وان كان معذرا
لانت بما قدّمت اولى بمدحةواكرم فخرا ان فخرت وعنصرا
هو العزّة الزهراء من فخر هاشموتدعوا عليّا ذالمعالى وجعفرا
وزيد الندى والسبط سبط محمّدٍوعمّك بالطف الزكىّ المطهرا
بحقّكم نالوا ذراها فاصبحوايرون به عزّا عليكم ومَظهرا۱
خلاصه معنى آن كه: در وقتى كه من معذرت بخواهم و عفو از گناهان را طلب كنم، در تو نعمت عفو مى بينم. و تو اى حسن سزاوارترى به مدح من از ديگرى و از جهت عنصر و فخر ذاتى كريم تر. و تمام بزرگوارترى، و حسب و نسب تو راست و ديگران را نارواست.

فقره سيّم

از حضرت جعفر بن محمّد عليهماالسلام مروى است كه، بعد از وقعه عظيمه، از مصيبت محمّد و ابراهيم، بنى هاشم را از مدينه كوچ دادند و در عراق مأوى گرفتند، پس

1.رجوع شود به أغانى، ج ۳، ص ۲۹۱.

صفحه از 232