حديث مجدِّد - صفحه 110

محقق توانمند، مرحوم علامه امينى(ره) در كتاب بسيار ارزشمند الغدير حدود هفتصد تن از آنان را نام برده است. ۱

مضمون حديث

پيش تر اشاره شد كه ابتدا اهل سنت، اين روايت را شرح و تبيين كرده اند و كم كم اين امر به آثار شيعى سرايت كرده است. ابن اثير جزرى مى گويد:
كلمه «من» در روايت مخصوص يك نفر نيست ؛ بلكه عموميت دارد. از سوى ديگر اختصاص به فقها هم ندارد ؛ گو اينكه سهم بزرگى در احياى دين دارند، ولى أولى الامر، سلاطين، اصحاب حديث، قرّاء و زهاد نيز در اين امر سهيم اند. ۲
ابن اثير پس از اين مطلب، مجدّدين برخاسته از اين گروهها را برمى شمرد كه برخى از آنان نه تنها مجدّد دين نبوده اند، بلكه از بزرگ ترين مخرّبين آن به شمار مى آيند. جزرى ادامه مى دهد:
در اوّل قرن دوم، از اولوا الامر، عمر بن عبدالعزيز، و از فقها محمد بن على الباقر((ع)) و قاسم بن محمد بن ابى بكر و سالم بن عبداللّه بن عمر و حسن بصرى و محمد بن سيرين و... و از قرّاء ابن كثير و از محدثين ابن شهاب زهرى و... مجدد دين بوده اند.
و در اوّل قرن سوم، از اولوالامر مأمون ۳ و از اماميه على بن موسى الرضا((ع))... و لؤلؤى از اصحاب ابوحنيفه و اشهب از اصحاب مالك... و از قرّاء يعقوب حضرمى و از محدثين، يحيى بن معاذ و از زهاد معروف كرخى مجدد بوده اند.
و در ابتداى قرن چهارم، از اولوالامر مقتدر باللّه... و از فقها ابوجعفر رازى امامى (كلينى)... و در آغاز قرن پنجم، از اولوالامر قادر باللّه و از فقها سيد مرتضى و... ۴

1.ر.ك: الغدير، ج ۵، ص ۲۷۵ - ۲۰۹.

2.جامع الأصول، ج ۱۲، ص ۶۳ .

3.مصحّح جامع الأصول هنگامى كه به اينجا مى رسد، در پاورقى مى نويسد: «لقد كان المأمون شرّ مفسدٍ للدّين و الدّنيا».

4.جامع الأصول، ج ۱۲، ص ۲۱۸ - ۲۲۳.

صفحه از 110