زن در روايات حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 95

وأمّا التي تقرض لحمها بالمقاريض، فإنّها كانت تعرض نفسها على الرجال.
وأمّا التي كانت تحرق وجهها وبدنها وتأكل أمعائها، فإنّها كانت قوّادة.
وأمّا التي كان رأسها رأس الخنزير وبدنها بدن الحمار، فإنّها كانت نمّامة كذّابة.
وأمّا التي كانت على صورة الكلب والنّار تدخل في دبرها وتخرج من فيها، فإنّها كانت قينة نوّاحة حاسدة.
ثمّ قال عليه السلام : ويل لامرأة أغضبت زوجها وطوبى لامرأة رضي عنها زوجها؛ ۱

۰.عبدالعظيم حسنى از حضرت رضا و او از پدران گرامى اش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى كند كه فرمود:من و فاطمه بر حضرت رسول صلى الله عليه و آله داخل شديم، و او را، در حالى كه سخت مى گريست، مشاهده كرديم، گفتم: پدر و مادرم فداى تو باد! علت گريه شما چيست؟
فرمود: يا على ، شبى كه مرا به آسمان بردند، عده اى از زنان امّت خود را ديدم، در حالى كه به عذاب سختى گرفتار بودند. از اين گرفتارى ـ كه از براى آنها بود ـ بسيار ناراحت شدم و لذا از ديدن اين منظره و شدّت عذابشان به گريه افتادم.
حضرت فرمود: زنى را ديدم كه از موهاى خود آويزان بود و مغز سرش مى جوشيد. ديگرى را ديدم كه از زبان معلّق شده و آب داغ بر حلق او مى ريختند.
يكى را ديدم كه از پستان آويزان گرديده است.
زنى را ديدم كه از گوشت بدن خود مى خورد، در حالى كه آتش در زير او

1.عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱، ص ۱۳؛ بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۰۹.

صفحه از 112