۰.وَ کُلُّ سُنَّةٍ وَ حَدِیثٍ وَ کَلَامٍ خَالَفَ الْقرآن فَهُوَ زُورٌ وَ بَاطِلٌ؛۱
۰.هر رسم و حدیث و گفتاری که با قرآن مخالف بود، دروغ و باطل است.
و در دیگری، حدیث ناسازگار با کتاب خدا «زخرف» (آراسته شده) معرفی شده است.۲ در روایتی دیگر، آمده که:
۰.هر حدیثی از جانب ما رسید و کتاب خدا آن را تأیید نکرد، باطل است.۳
در برخی، فرمان به «طرح و رد حدیث»۴ و در بعضی، فرمان «ارجاع به اهل بیت» داده شده است.۵ در مواردی هم برای حل اخبار متعارض، گفته شده که:
۰.بر قرآن عرضه شوند و هر کدام موافق قرآن بود، از ما است.۶
در بعضی توصیه شده «هر چه از ما به شما رسید»، بر قرآن عرضه شود و اگر موافقی در قرآن داشت، پذیرفته گردد و گرنه، نه.۷ در برخی هم یافتن یک و یا دو شاهد در قرآن برای «تطبیق کلام منسوب به معصومان» نقل شده است.۸ و در منابع متأخرتر، «عرضه حدیث بر قرآن و حجّت و عقلها» هم آمده است.۹ روایتهای دیگری هم وجود دارد که در آنها عمل عرضه مطرح شده است.۱۰ در روایتی آمده که گفتهاند:
وقتی من در باره چیزی سخن میگویم، از ریشه قرآنی آن از من بپرسید: إِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیءٍ فَسْأَلُونِی عَنْهُ مِنْ کِتَابِ اللَّه.۱۱
پیام این روایتها، عرضه حدیث بر قرآن، عدم صدور روایتهای ناسازگار با قرآن از معصوم، صدور احتمالی روایتهای ناسازگار با قرآن۱۲ در شرایطی ویژه، قابل فهم نبودن این گونه روایتها برای افراد معمولی، از اعتبار ساقط بودن این گونه روایتها، و لزوم ارجاع آنها به
1.. خصائص الأئمة، ص۷۵.
2.. المحاسن، ج۱، ص۲۲۱.
3.. همان.
4.. الاستبصار، ج۱، ص۱۹۰.
5.. تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۷۵.
6.. عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۱.
7.. الأمالی، ص۲۳۲.
8.. الکافی، ج۳، ص۵۶۲.
9.. روض الجنان، ج۵، ص۳۶۸.
10.. ر.ک: عرضۀ حدیث بر قرآن، ص۱۷۱ – ۱۷۳.
11.. المحاسن، ج۱، ص۲۶۹؛ الکافی، ج۱، ص۶۰.
12.. تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۷۵: «اذا جاءکم منّا حدیث فاعرضوه علی کتاب الله».