گویندگانشان است.
بر اساس مبانی اسلامی، سنّت نبوی و گفتار معصومان، حجّیت دارد. این حجّیت، همارز کتاب خدا است؛ در حدّی که میتوان عمومات و مطلقات قرآن را با روایتها تقیید و تخصیص زد،۱ و مجملات آن را تبیین نمود و تفصیل آیاتی مجمل را با آنها بیان کرد.۲ حتی کسانی بر آناند که روایت، قرآن را نسخ میکند.۳ خاستگاه حدیث نبوی، وحی بیانی و الهاماتی است که از جانب خداوند به رسولالله صورت گرفته است،۴ و تفاوتشان این است که قرآن از سوی خدا و کلام او است، اما سنّت نبوی را نمیتوان کلام خدا دانست. «اوتیتُ الکتاب و مثلَه معه»۵ که از رسول خدا نقل شده، مؤید این ادعا است. سنّت در رتبه بعد از قرآن قرار دارد و به لحاظ رتبی همعرض نیستند؛۶ هرچند در اعتبار، همارزند.
صورت مسئله این است: از یک سو، روایتهایی برآناند که «همه روایتها» باید بر قرآن عرضه شوند و اعتبارشان، به مخالف با قرآن نبودن است، و از سوی دیگر، روایتهایی وجود دارد که جزء تأویل قرآن هستند و حاوی نکتههایی که اشاره و رمزیاند و به ظاهر الفاظ ارتباطی ندارند، و اصل نخست در عرضه، پذیرش اعتبار ظهور است. سؤال این است که آیا روایتهای عرضه، شامل روایتهای باطنی هم میشود و امکان عرضه آنها بر قرآن که فرازبانی هستند، وجود دارد و چنین کاری باید بشود یا خیر؟
از آنجایی که شناخت دین و حقیقت آن، با دو منبع قرآن و حدیث ممکن است، و حدیث آسیبهای فراوانی دارد، بایسته است که از جهت سند و دلالت به درستی شناخته شود. تاریخ حدیث نشان میدهد که حدیث دستخوش دستاندازیهای سیاسی، و فرقهگرایی غلوآمیز شده و در آن جعل و دسّ و وضع رخ داده است.۷
1.. مانند حکم عدّه مطلقه که در قرآن سه قرء دانسته شده (سوره بقره، آیه ۲۲۸) و روایت آن را به مورد همسر آمیزش شده تخصیص زده است (الکافی، ج۵، ص۴۲۷). در قرآن جزای قتل مؤمن حهنّم ابدی معرفی شده (سوره نساء، آیه ۹۲)، و روایت آن را به کسانی مقید کرده که مؤمنی را به خاطر عقیدهاش بکشند (الکافی، ج۷، ص۲۷۵).
2.. ر.ک: سوره نحل، آیه ۴۴.
3.. معالم الدین، ص۲۱۹: «یجوز... نسخ الکتاب بالسنّة و ... و لا تعرف فیه من الأصحاب مخالفاً»؛ الذریعة، ج۱، ص۴۶۲: «فکما ینسخ الکتاب بعضه ببعض، کذلک یجوز فیه نسخه بها».
4.. سنن الدارمی، ج۱، ص۱۴۵.
5.. مسند أحمد، ج۴، ص۱۳۱.
6.. در این باره، ر.ک: عرضۀ حدیث بر قرآن، ص۶۲ – ۶۵؛ «درآمدی بر نقش غالیان در علوم قرآنی و تفسیر در حوزۀ عدم تحریف و تأویل آیات قرآن».
7.. ر.ک: «نقش حکومت بنیامیه در جعل و وضع احادیث کلامی».