37
فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره77

تعریف‌های ارائه شده، و نیز روایت‌هایی که در آنها از تنزیل در برابر تأویل یاد شده، اجرای تنزیل در غیر مورد آن و تأویل است.۱ از جمله جا‌های تأویل، متشابه‌های قرآن، در برابر آیه‌های محکم است. محکم، متنی است که چون و چرایی ندارد، و تنزیل و تأویلش یکی است؛ اما متشابه چندان روشن نیست و احتمال معناهای چندی در آن می‌رود.۲ تشخیص منظور این گروه از آیه‌ها و پیدا کردن معنایی متناسب با متن، کار تأویل‌گر است.

نوع دیگر تأویل، ذکر مصداق گزاره‌ها و مفاهیم است؛۳ چه گزاره‌های انشایی و چه اخباری. در گزاره‌های انشایی، محقق شدن امر و نهی‌ها، تأویل آنها است، و در گزاره‌های اخباری، انطباق گزاره‌ها با رخدادها است. در منابع روایی و بر اساس دلالت آیاتی از قرآن، تأویل، شناخت ما‌ به ‌ازای خارجی مدلول‌های الفاظ و عبارت‌هایند؛ یعنی واقعیت‌هایی که هستند، و یا باید باشند و یا در نفس‌الامر هستند و عینیت قابل اشاره ندارند. ایمانی که در قرآن به تأویل‌ها، حتّی بدون دانش و علم لازم، ذکر شده و در روایتی از امیر المؤمنین، ایمان جاهلانه به آنها، به نشان بندگی، ستوده شده،۴ مربوط به این نوع از تأویل‌ها است. در مفاهیم عام که نوعاً مصداق‌های آنها را از نوع تأویل تلقی می‌کنند، مانند این که متقون، طاغوت، مستکبران، اهل حق، اهل باطل، و... چه کسانی هستند، تطبیق آنها به افراد، تأویل آنها است. در گزاره‌های غیر عینی، مانند گزاره‌های مربوط به صفات خدا، انطباق گزاره‌ها با واقع آنها در نفس الامرشان، تأویل است.

نوع دیگر تأویل، به دست دادن آموزه‌هایی از عبارت‌ها و کلمه‌هایی است که ظاهر و مصداق و حتی معنای مرجوحشان و یا تشخیص معنای متشابه و معنای الفاظ آنها نیست؛ بلکه از نوع دیگری است. از این نوع تأویل، به اشاری و بطنی و کشفی یاد می‌شود.

3. روایت‌های تأویلی باطنی و قرآن

در روایت‌های زیادی، با تعبیرهایی چون: «معان ظاهر و باطن»،۵ «ظَاهِره وَ بَاطِنه»،۶ «لَهُ

1.. بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۹۶ و ۲۰۳؛ ج۲، ص۲۰۳؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۱.

2.. بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۱.

3.. جامع البیان، ج۷، ص۶۲.

4.. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۶۳؛ التوحید، ص۱۵۵.

5.. الصافی، ج۱، ص۳۱.

6.. تحف العقول، ص۴۵۱.


فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره77
36

جای خود را به تفسیر داده است. و همین جانشینی، بهترین دلیل تفاوت این دو است؛ یعنی مفسّران به‌تدریج دریافتند که کاربرد واژه تأویل به جای تفسیر، بایسته نیست. دوگانگی در کاربرد این دو واژه - که عهده‌دار کشف «معنا» و «مراد» متن هستند - می‌تواند این واقعیت را با توجه به کاربردهای آنها در دانش تفسیر و خود قرآن کریم و روایت‌های اسلامی، نشان دهد. سنّت تفسیری می‌گوید: تفسیر، تلاش دلالت‌شناسانه متن است. تأویل _ همان گونه که از متون استفاده می‌شود _ دارای گونه‌هایی است. امروزه وقتی از تأویل سخن به میان می‌آید، دو گونه تأویل در ذهن‌ها نقش می‌بندد: تأویل اصولی - که متکلمان هم از آن بسیار بهره گرفته‌اند، و ای بسا به تأویل کلامی‌ نام‌بردار شده باشد - و تأویل باطنی.

تأویل اصولی، گذر از ظاهر الفاظ و عبارت‌ها و یافتن معنایی دیگر،۱ با قرینه‌های قطعی و خلل‌ناپذیر است.۲ این تأویل، در اصول چنان شایع است که شیخ انصاری (1214 - 1281ق) از جمع بین روایت‌های ناسازگار، به تأویل تعبیر کرده است.۳ دیگری در جمع دو خبر متعارض از سه صورت، تأویل هر دو، تأویل یکی بدون تعین، و تأویل یکی با تعین حرف زده است.۴ و در تعارض ادله هم، از جمع عرفی و دلالی سخن گفته و از جمع تبرعی، به تأویل تبرّعی هم یاد کرده است.۵ از آنجایی که تأویل اصولی، تفسیر و تحلیل متن و رسیدن به معنایی واقعی کلام است، شاید بتوان آن را از دایره تأویل اصطلاحی خارج ‌کرد. اما تبادر و کاربرد فراوان تأویل در آثار عالمان بی‌شماری، نشان می‌دهد که این کار، تأویل نام دارد، و واقعیت دیگری می‌گوید که مدلول لفظی، چه آنجا که ظهور تبادری و لغوی دارد و چه آنجا که تبادری ثانوی است و با قرینه‌های منفصل، الفاظ از معنای خود باز گردانده می‌شوند، همانند قرینه متصل است که از انعقاد دلالت جلوگیری می‌کند، در حوزه معناشناختی و دلالت قرار دارد. و این یعنی، تأویل، هم آری! و هم نه!

باید اذعان کرد که «جری و تطبیق» - که امروزه آن را جزئی از تفسیر می‌دانند - بر حسب

1.. حاشیة الدسوقی، ج۴، ص۲۲۸.

2.. البرهان، ج۲، ص۱۴۸؛ الإتقان، ج۲، ص۳۴۶.

3.. فرائد الاصول، ج۴، ص۲۴.

4.. همان، ج۴، ص۲۵.

5.. اصول الفقه، ج۲، ص۱۶۱ و ۲۳۰.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره77
    تاريخ انتشار :
    1394
    سردبیر :
    محمد محمدی نیک (ری‌شهری)
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حدیث
    مدیر اجرایی :
    وحیدرضا نوربخش
    امتیاز :
    علمی پژوهشی
    آدرس اینترنتی :
    http://www.ulumhadith.ir
    جانشین سردبیر :
    سید محمدکاظم طباطبایی
تعداد بازدید : 16735
صفحه از 185
پرینت  ارسال به