مصداق تفسیر به رأی باشد که از آن پرهیز داده شده است؛ چون تأویل _ همان گونه که گفته شد _ تلاشی برای به دست دادن منظور متن است، و اگر با قواعد تفسیر و تأویل متن نسازد، تحریف معنایی است و در قرآن کریم، تحریفگران کتابهای آسمانی سرزنش شدهاند.۱
ضرورت و چگونگی عرضه
قرآن، سندی قطعی و یقینی است، و اساس روایتها است. از همین رو، ملاکِ سنجه است، و روایتها باید در چارچوب قاعدههای زبانی بر قرآن عرضه شوند. پیش از بررسی این بخش، لازم است یادآوری شود که آقای حیدر حب الله تمامی اسناد روایات حاوی بطن داشتن قرآن را تضعیف کرده و مخدوش شمرده شده است:
۰.لم یثبت لنا حتی حدیث واحد تام الدلالة و السند یثبت انّ للقرآن بطوناً او حتی بطناً واحداً بالمعنی المعروف... یتعالی عن اللغة العقلائیة؛
۰.حتی یک خبر چند بطن و یا حتی یک بطن داشتن قرآن به معنای مشهورش، که دلالت کامل و سند تام داشته باشد، برای ما ثابت نیست... خداوند برتر از آن است که با غیر زبان عقلایی سخن بگوید.۲
1. سنجه عرضه، در برابر نظریه بطونی و لایههای درونی، و بر اساس نظریه متنگرایانه است. بر اساس این نظریه، باید روایتهای بطن داشتن قرآن، با توجه به گفتمان حدیث، توجیهپذیر شوند. بطن داشتن و یا نداشتن همه قرآن، به معنی رمزی بودنش، بستگی به زبان آن دارد. اگر زبان قرآن را رمزی و نمادین و کلمات را علائم بدانیم، باید همواره به آن ملتزم باشیم؛ اما گویی کسی چنین التزامی ندارد. پس روایتهایی را که زبان قرآن را رمزی دانستهاند، باید چارهجویی کرد. زبان قرآن آیا سمبلیک است و یا عرفی، و یا هر دو؟ آنچه از آیههای قرآن استنباط میشود و قرآنپژوهان و مفسّران پذیرفتهاند، غیر متعارف و نمادین محض بودن نیست؛۳ چنان که علامه طباطبایی تصریح میکند که قرآن مطابق فهم عموم است... و آیهای در آن وجود ندارد که مخالف ظاهر عربی معنا بدهد، و چیستان و معما نیست:
۰.لا أنّ فیه أحجیة و تعمیة.۴