بردن در آب)، با حمل ظاهر بر نص قابل رفع بوده و این دو گروه از روایات با جمع عرفی قابل اجتماع است.
علاوه بر آنچه گفته شد، در صورت استقرار تعارض میتوان گفت که مرسل بودن برخی از این روایات و مفرد بودن برخی دیگر به دلیل سند «معمر عن الزهری، عن عروة عن عائشة» به عنوان تنها سند روایت و مشترک بودن «عروة» بین عناوینی که برخی از آنها مجهول هستند،۱ باعث میشود روایات اخیر دارای ضعف سندی بوده و روایات متعارض به دلیل صحت سندی، ترجیح سندی یافته و روایات اخیر مورد پذیرش واقع نگردد. در نتیجه، این روایات نمیتواند پذیرش روایات صحیح السندی را که بیانگر تألیف بیعت کلامی و دست بردن در آب است، مورد خدشه قرار دهد.
در روایات گروه دوم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جریان بیعت با زنان، بیعت کلامی را کافی دانسته و از دست دادن با زنان با صراحت خودداری مینمودند.
در هیچ یک از منابع حدیثی، فقهی و تفسیری شیعه روایتی - که بیانگر این مطلب باشد - یافت نشد؛ اما در منابع عامه تعداد قابل ملاحظهای از این روایات به دست میآید.
در این دسته از روایات، بیعت با زنان بر اساس اسلام و یا شروط شش گانهای که در آیه 12 سوره ممتحنه آمده، صورت گرفته و از دست دادن با زنان با صراحت خودداری شده است؛ به گونهای که در برخی از آنها به دلیل ذهنیت اعراب در تقارن میان بیعت کلامی و مصافحه، زنان خواستار مصافحه بوده و یا خود را مهیای مصافحه مینمودند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مواجهه با این خواسته، آن را رد نموده و بیعت را در همان حد گفتاری کافی میدانستند؛ به عنوان نمونه از اسماء بنت یزید نقل شده است:
۰.با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیعت نمودیم. پس تعهد گرفتند از ما که به خدا شرک نورزند و دزدی نکرده و زنا ندهند و فرزندانشان را به قتل نرسانند و... تا انتهای آیه. و فرمود: من با شما مصافحه نمیکنم؛ ولی از شما همان تعهدی که خدا از شما گرفته را میگیرم.۲
این دسته از روایات، گر چه به یک مضمون اشاره دارد، اما با توجه به محتوای آنها، هر کدام در زمان و مکان خاصی اتفاق افتاده است؛ برخی به بیعت عقبه اشاره