127
فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78

همان علی علیه السّلام‏ است - دستور دهم پشته‏های هیزم را گرد هم آورده و خانه کسانی را که به نماز جماعت نمی‏آیند آتش زند.۱

از اهل سنت نیز این مضمون نقل‌شده است. در این نقل پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم قصد داشت فردی را امام جماعت کرده، خود خانه افرادی را که در نماز جماعت شرکت نمی‌کنند آتش بزند.۲ ظاهر این شدت عمل و نوع برخورد پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم با خاطیان شرکت در نماز جماعت، نشان از وجوب شرکت در نماز جماعت دارد؛ چنان که بعضی از فقها عامه به این حکم فتوا داده‌اند.۳

از طرف دیگر، به ‌اتفاق فقها شیعه شرکت در نماز جماعت فی ‌الجمله وجوب شرعی نداشته، مستحب مؤکد است۴ و معصومان علیهم السّلام به عدم وجوب نماز جماعت تصریح کرده‌اند.۵

یکی از جمع‌های میان این دو دسته از روایات، توجه به این نکته است که شدت عمل پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به علت موقعیت خاص زمانی ایشان بوده و به همان زمان اختصاص دارد. هدف پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آموزش احکام نماز به مسلمانان است و یا این که منافقان در خانه نماز نمی‌خواندند. از این رو، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آنها را مجبور به شرکت در نماز جماعت می‌نمود.۶

اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این که شدت عمل پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در ابتدای حکم وجوب نماز نبوده است۷ و مانند این شدت عمل از امام علی علیه السّلام نیز در زمان خلافت ظاهری نقل‌شده است.۸ با عنایت به این نکات و نقش حاکمیت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌توان نتیجه گرفت که این دستور پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السّلام در قالب حکم حکومتی بوده و از اختیارات حاکم اسلامی در منطقة الفراغ نشأت گرفته است.۹

1.. ثواب الاعمال، ص۲۳۲؛ المحاسن، ص۸۴، ح۲۰.

2.. ر.ک: صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵۸؛ سنن النسائی، ج۲، ص۱۰۸؛ ر.ک: ذکری الشیعه، ج۴، ص۳۶۹.

3.. ر.ک: سبل السلام، ج۲، ص۱۹؛ فتح الباری، ج۲، ص۱۰۴؛ همچنین ر.ک: صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵۸، «باب وجوب صلاة الجماعة».

4.. ر.ک: جواهر الکلام، ج۱۳، ص۱۳۴؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۳۱۶؛ مفتاح الکرامه، ج۱۰، ص۱۰۷.

5.. ر.ک: الکافی، ج۳، ص۳۷۲، ح۶.

6.. ر.ک: ملاذ الاخیار، ج۳، ص۶۹۳.

7.. حداقل دلیلی بر این موضوع وجود ندارد. از طرف دیگر این دستورات و شدت عمل پیامبر( به یک بار خلاصه نمی‌شود (ر.ک: ثواب الاعمال، ص۲۳۲، «باب عقاب من ترک الجماعة و الجمعة»).

8.. ر.ک: الامالی (طوسی)، ص۶۹۶، ح۱۴۸۷.

9.. احتمال دیگر در توجیه این روایت اختصاص این عمل به حاکم معصوم است؛ مانند آنچه در وجوب شرکت در نماز جمعه گفته می‌شود.


فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
126

یتیمان می‌دهیم.۱

در هیچ ‌کدام از این روایات، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم از قابلیت سرکه شدن این شراب‌ها سؤال نکرده و به ‌صورت مطلق دستور به دور ریختن شراب‌ها می‌دهد؛ بلکه بالاتر، در روایتی دیگر وقتی در باره خمری که به چند کودک یتیم اختصاص دارد، سؤال می‌شود که آیا می‌توان آن را سرکه ساخت، می‌فرمایند: «خیر، باید آنها را دور ریخت»؛۲ چنان که در جواب سؤال یکی از اصحاب در این باره نیز می‌فرمایند:

نمی‌توان شراب را تبدیل به سرکه نمود.۳

امام خمینی رحمه الله در جمع بین این دو دسته از روایات، نهی و شدت عمل پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در دور ریختن خمرها را به دلیل ریشه‌کن کردن شراب‌خواری می‌داند و بیان می‌کند:

این دستور پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم حکمی حکومتی است که به جهت مصلحت مهم‌تر، مبارزه با شراب‌خواری در ابتدای تشریع حرمت شراب، بیان کرده‌اند.۴

نمونه دیگر، تهدید پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به آتش زدن خانه مسلمانانی است که در نماز جماعت شرکت نمی‌کردند. بنا بر روایت شیخ طوسی در تهذیب الاحکام،۵ پس ‌از آن که تعدادی از مسلمان‌ها در نماز جماعت شرکت نکردند، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود:

نزدیک است که فرمان دهم تا بر در خانه کسانی که از نمازخواندن در مسجد خودداری می‏کنند، هیزم بریزند و آن را آتش زنند و خانه‏هایشان بر سرشان بسوزد.

همچنین طبق روایت دیگری، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم۶ با همسایگان مسجد شرط کرد که در نماز جماعت شرکت کنند و فرمود:

آنان که در نماز جماعت شرکت نمی‏کنند، باید از این کار دست کشند و گر نه مؤذن را امر می‌کنم که اذان و اقامه گوید. پس آن گاه مردی از اهل‌ بیتم را - که

1.. مسند ابی یعلی، ج۳، ص۴۰۴، ح۱۸۸۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۹۹.

2.. مسند ابن حنبل، ج۳، ص۱۱۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۹۹.

3.. معرفة السنن و الآثار، ج۴، ص۴۳۳، ح۳۶۱۳؛ مسند ابی یعلی، ج۷، ص۱۰۱، ح۴۰۴۵.

4.. ر.ک: المکاسب المحرمه، ج۱، ص۱۲۲؛ همچنین ر.ک: دراسات فی المکاسب المحرمه، ج۱، ص۴۵۲ و ج۲، ص۱۳۰.

5.. ج۳، ص۲۵، ح۸۷.

6.. این واقعه در قالب یک روایت مفصل و با هدف دیگری از امام صادق علیه السّلام نیز نقل شده است (ر.ک: کتاب من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸، ح۳۲۸۰).

  • نام منبع :
    فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
    تاريخ انتشار :
    1394
تعداد بازدید : 13185
صفحه از 186
پرینت  ارسال به