هستند که زکات را در همه اینها واجب میدانند؛۱ هر چند در مورد زکات حبوبات با توجه به ظاهر روایات - که وجوب است - و با توجه به این که در بعضی از آنها کلمه خراج، مانند روایت زکات در برنج۲ - که نوعی مالیات حکومتی محسوب میشود - به کار رفته است، احتمال تقیه زیاد است.۳ در نتیجه، نمیتوان این روایات را مانند زکات در اسب دانست که به زمان امام علی علیه السّلام نسبت میدهند. نشانه این ظهور نیز روایت دیگری از امام صادق علیه السّلام است که وجوب زکات را در غیر موارد نهگانه به شدت رد کرده و میفرماید:
میگوییم زکات بر نُه چیز واجب است، میگویند نزد ما برنج و ذرت است؛ در حالیکه اینها نیز در زمان پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم بود و ایشان باقی گذاشت و حکم را در همین نُه مورد بیان کرد.۴
با این همه، حکم زکات اسب چیست؟ روایات حصر وجوب زکات در نه مورد بیان میکنند که زکاتی بر اسب واجب نیست. در طرف مقابل، امیرالمؤمنین علیه السّلام بر اسب زکات قرار دادند و به ظاهر در زمان حکومت ایشان از جانب حکومت واجب بود و اگر فقط بیان استحباب بود، در موارد دیگر نیز بیان میداشتند. امامان پس از ایشان نیز فعل امام علی علیه السّلام را تأیید کرده، آن را پذیرفتهاند. در نتیجه به نوعی حکم حکومتی ایشان پا بر جا مانده است؛ هر چند به قرینه روایات دیگر و یا اجماع فقها وجوب پرداخت زکات در این روایت بر استحباب حمل میگردد.
نمونه دیگر را میتوان عدم خرید و فروش مازاد آبی که کشاورزان و یا بیابانگردان استفاده میکردند دانست. امام صادق علیه السّلام میفرماید:
پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در میان اهل مدینه در باره آبیاری نخلها حکم کرد که از فایده چیزی نباید جلوگیری کرد (و مانع استفاده دیگران نباید شد). نیز در میان اهل بادیه داوری کرد که از زیادی آب جلوگیری نکنند تا دیگران نیز از چرای علف زیادی جلوگیری نکنند (در مقام قضاوت حکم کردند: گروه اول زیادی آب را به دیگران بدهد و گروه دوم زیادی علوفه را) و فرمود: زیان دیدن و