171
فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78

داشته،۱ آیا این سؤال ذهن را درگیر نمی‌کند که چرا ابراهیم بن هاشم تنها سه روایت از اسماعیل بن مهران دارد؟ چرا باید ابراهیم بن هاشم از یک فرد مجهول تا این اندازه روایت نماید، اما از فردی چون اسماعیل بن مهران _ که ثقه و مورد اعتماد۲ است _ تنها سه روایت نقل کرده باشد؟ آیا این احتمال وجود ندارد که نزدیکی شیوه نوشتن حرف «ن» و «ر» در رسم الخط قرن چهارم، یعنی قرن حضور علی بن ابراهیم، عامل ذکر اسناد با نام اسماعیل بن مرار به جای اسماعیل بن مهران شده باشد؟ اگر چه رسم الخطی که متعلق به قرن چهارم باشد، در دسترس نیست، اما مراجعه به عکس‌هایی که مربوط به رسم الخط‌های عربی قرون بعد است، از شباهت بسیار زیاد شکل نوشتاری این دو حرف حکایت می‌کند؛ اگر چه حرف «هاء» در این رسم الخط‌ها به خوبی قابل تشخیص است. باید این مطلب را نیز در نظر داشت که این خطوط مربوط به قرون بعدتر بوده و هر چه به زمان عقب‌تر برگردیم، خط سامان کمتری داشته و احتمال خطا بالاتر بوده و دیگر این که در نوشته‌های قرآنی (چون رسم الخط‌های موجود از آن قرون مربوط به نوشته‌های قرآنی است) همواره اهتمام مسلمانان بر زیبایی و دقت در نوشتن آن بوده و آیا در ارتباط با حدیث این حد از دقت رعایت می‌شده تا موجب اشتباه میان حروف نشود؟

همه آنچه تا به اینجا مطرح شد، این احتمال را در ذهن ترسیم می‌کند که شاید مقصود از اسماعیل بن مرار، همان اسماعیل بن مهران باشد؛ زیرا این نام فقط از سوی یک منشأ مطرح شده و این احتمال وقوع خطا را بالا می‌برد.

اگر این احتمال را بپذیریم، ممکن است ذهن درگیر چنین ابهامی شود که اگر ابراهیم بن هاشم، اسماعیل بن مهران و یونس بن عبدالرحمن هر سه در زمان امام رضا علیه السّلام بوده‌اند، چه نیازی بوده تا اسماعیل بن مهران واسطه میان ابراهیم بن هاشم و یونس باشد و چرا ابراهیم بن هاشم و اسماعیل بن مهران مستقیم از امام رضا علیه السّلام روایت نکرده‌اند؟ در باره عدم روایت مستقیم ابراهیم بن هاشم باید به سکونت ابراهیم در قم۳ و دوری وی از محل اقامت امام اشاره نمود و برای بررسی این مسئله در مورد اسماعیل بن مهران توجه به سه نکته ما را به پاسخ می‌رساند: اول این که، در مورد یونس، روایت شده:

۰.حدثنی علی بن محمد القتیبی، قال: حدثنی الفضل بن شاذان، قال: حدثنی عبدالعزیز بن

1.. الفهرست، ص۳۶.

2.. رجال النجاشی، ص۲۶.

3.. الفهرست، ص۳۶.


فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
170

الکافی:

۰.عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ أَوْ غَیرِهِ، عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام.‏۱

تهذیب الاحکام:

۰.عَنْهُ، عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ أَوْ غَیرِهِ، عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام.۲

الوافی:

۰.(الکافی 6: 66) علی، عن أبیه، عن التیمی۳ أو غیره، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه‏ علیه السّلام.۴

وسائل الشیعه:

۰.عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ (ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ) أَوْ غَیرِهِ، عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ.۵

منطق می‌گوید که یا عبدالله بن مسکان این حدیث را با واسطه شنیده یا بدون واسطه. اگر با واسطه بوده، همه جا باید به این صورت ذکر شود و الا نیاز به ذکر هیچ واسطه‌ای نیست.

با توجه به همه این قراین، آیا نمی‌توان این ‌گونه نتیجه گرفت که علی بن ابراهیم در نوشتن تفسیرش دقت لازم را نداشته است یا این عدم دقت از سوی کسی که تفسیر موجود قمی به ‌واسطه او به‌ دست ما رسیده، اعمال شده؛ اما راویان پس از ایشان چون شیخ کلینی با توجه به بعید بودن ذکر روایت مسکان از امام صادق علیه السّلام۶ با تحقیق به وجود واسطه‌ای چون ابی بصیر پی برده‌اند و از این رو، کتابی که در بردارنده خطا است، می‌توان احتمال خطا در نوشتن نام مرار به جای مهران را بدان افزود؟

از سوی دیگر، با توجه به این که یونس و اسماعیل بن مهران هر دو در زمره اصحاب امام رضا علیه السّلام هستند۷ و ابراهیم بن هاشم هم در زمان امام رضا علیه السّلام بوده و با ایشان ملاقات

1.. الکافی، ج‏۶، ص۶۶.

2.. تهذیب الأحکام، ج‏۸، ص۲۷.

3.. فی التهذیبین: ابن أبی عمیر مکان التیمی، و الأمر فیه سهل لمکان «أو غیره». منه «ره».

4.. الوافی، ج‏۲۳، ص۱۰۱۵.

5.. وسائل الشیعة، ج‏۲۲، ص۱۰۴.

6.. رجال النجاشی، ص۲۱۴.

7.. همان، ص۱۰ و ۴۴۶ - ۴۴۷؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۹.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
    تاريخ انتشار :
    1394
تعداد بازدید : 13884
صفحه از 186
پرینت  ارسال به