بخشی از تفسیر موجود - که با قراین، انتساب آن به قمی ثابت است - پذیرفته است؛ اما خوشبختانه نام اسماعیل بن مرار را در فهرست راویانی قرار داده است که در کتاب اصلی علی بن ابراهیم است؛ افزون بر این که نامهای دیگری چون اسماعیل بن فرار، اسماعیل بن ضرار و اسماعیل بن مهران را نیز اشاره به همین شخصیت مورد بحث دانسته است.۱
3. وضعیت روایات اسماعیل بن مرار
برخی از متأخران به خاطر عدم وجود توثیق خاص، حکم به ضعف روایات اسماعیل بن مرار دادهاند؛ اما بعضی دیگر، با توجه به وجود توثیقات عامه در باره وی، و نیز از طریق ارائه دلایلی دیگر حکم به اعتبار آنها دادهاند.
یکم. قایلان به ضعف روایات
علامه مجلسی در ذیل روایتی که این فرد در سند آن قرار دارد، به مجهولبودن آن به خاطر حضور اسماعیل بن مرار رأی داده است؛ اما در تحقیق و تصحیحی که بر این کتاب صورت گرفته، حکم به اهمال اسماعیل بن مرار دادهاند، نه مجهولبودن او؛۲ زیرا نام این فرد در کتب رجالی آمده و فقط هیچ جرح یا تعدیلی در باره وی صورت نپذیرفته و این قسم احادیث مهمل است و نه مجهول؛ هر چند باید گفت این اهمال و در نتیجه آن، ضعف روایت به واسطه دلایلی که بر وثاقت این فرد و صحت روایاتش ارائه میشود، قابل رفع است.
نوه شهید ثانی نیز بنا بر آنچه پیش از این یادآور شدیم، قایل به ضعف روایات اسماعیل بن مرار است.
دوم. قایلان به صحت روایات
افراد بسیاری صحت روایاتی را که اسماعیل بن مرار در آنها است، بیان کردهاند. برخی از آنها را از نظر میگذرانیم:
آیة الله خویی، ضمن اشاره به اختلاف افراد در وثاقت اسماعیل بن مرار، به نقل سخن محمد بن حسن بن ولید - که پیش از این به آن اشاره نمودیم _ پرداخته، آن گاه خود بیان میدارد که روایت اسماعیل بن مرار از یونس بیش از دویست روایت است و ظاهراً روایاتش از کتب یونس هستند و مقتضای کلام ابن ولید این است که این روایات صحیح و