27
فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78

مطلوب، علمی و روش‌مند در گونه‌های پژوهشی خاورشناسان در حدیث شیعه امامیه دست یابیم. بدین منظور، به ناچار باید از کم و کیف، فراوانی و عناوین آنها اطلاعات دقیقی در دست داشته باشیم تا بر اساس این داده‌ها، تحلیلی جامع و درست از مجموعه آثار منتشر شده ارائه دهیم. برای رسیدن به این مهم دو الگوی ذیل پیشنهاد می‌شود:

1 - 1. دانش‌محور

در الگوی اول با توجه به دسته‌بندی صورت گرفته در «هندسه دانش‌های حدیثی»، آثار منتشر شده خاورشناسان را ذیل هر دسته جای داده و به بررسی و تحلیل می‌پردازیم. به عبارت دیگر، شیوه دست‌یابی به نتیجه در اینجا به شیوه «قیاس کل به جزء» است؛ یعنی ابتدا عناوین شاخه‌های علوم حدیث را در نظر گرفته و سپس آثار در عناوین مرتبط با هر شاخه کدگذاری خواهند شد. می‌توان مراحل انجام کار در این فرایند را این ‌گونه برشمرد:

الف) شناسایی پژوهش‌های استشراقی در حدیث شیعه امامیه (مأخذشناسی)،

ب) کدگذاری هر پژوهش با توجه به عناوین اصلی و فرعی دانش‌های حدیثی (گونه‌شناسی)،

ج) مطالعه و بررسی داده‌ها و برون‌داد توصیفی تحلیلی از هر کدام (تحلیل و روش‌شناسی)،

د) نتیجه‌گیری نهایی (نقد و آسیب‌شناسی).

این روش گر چه از جهاتی مطلوب و قابل پذیرش است، اما به دلیل عدم انطباق کامل پژوهش‌ها با عناوین شاخه‌های مطالعات حدیثی و نیز اختلاف نظر در عناوین و شاخه‌های فنونِ حدیث‌پژوهی حدیث‌پژوهان شیعه و سنی نزد علمای هر دو فرقه، در مقام عمل، کارایی صدردرصد مقبولی ندارد؛ ضمن آن که، بسیاری از آثار خاورشناسان بدون در نظر گرفتن شاخه‌های حدیثی به نگارش درآمده‌اند و برخی از آنان در ذیل دو یا چند شاخه حدیثی جای می‌گیرند و این امر کار را بر دسته‌بندی آنها مشکل می‌سازد. به عبارت دیگر، سبک مطالعات حدیثی خاورشناسان با سنت جاری در جهان اسلام تفاوت جدی دارد و این تفاوت در حدیث‌پژوهی خود را نشان داده است. در این روش، عناوین و گونه‌های مطالعات حدیثی در هندسه دانش‌های حدیثی از پیش تعیین می‌شوند، و سپس مطالعات صورت گرفته در ذیل هر دسته به تناسب عنوان و موضوع جای داده می‌شوند. از این رو، در سیر پیش‌گفته، مرحله‌ای به نام «عنوان‌پژوهی»، یعنی عنوان‌یابی در مطالعات حدیثی خاورشناسان، بدون در نظر گرفتن عناوین معین در شاخه‌های حدیثی، گنجانده نشده است.


فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
26

می‌کوشند مؤلفه‌های اعتقادی تشیع را با توجه به ریشه‌ها و تحول‌های تاریخی بررسند؛ زیرا اصولی همچون امامت، مهدویت، مرجعیت و... در بستری از رویدادهای تاریخی پدید آمده‌اند. این شیوه بیش‌تر خاورشناسان پیش از قرن بیستم تا آغاز آن، مانند: فان فلوتن۱ (1866-1903 م)، دار مستتر۲ (1849-1894 م)، گلتسیهر۳ (1850-1921 م) و... بوده و هنوز هم چنین رویکردی در میانشان ساری است. از این رو، گزافه نیست اگر گفته شود، بیشتر پژوهش‌های غربیان با رویکرد تاریخی به مکتوبات حدیثی شیعه توجه داشته‌اند، آن‌ چنان که در پژوهش پیش‌گفته اشارتش شد؛ زیرا اولاً، بین مطالعات اصول و مبانی شیعی و مباحث حدیث‌پژوهی به صورتی گسترده، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد و ثانیاً، بررسی مورد به موردِ مطالعات آنان نشان می‌دهد که ایشان در پژوهش‌های حدیثی خود همواره عقبه زمانی ادبیات حدیث را به عنوان یک اصل در نظر گرفته و به عبارت بهتر، از زاویه دید «تاریخ حدیث» به تحلیل و نقد می‌نشینند. آندِرو نیومن،۴ از شیعه‌پژوهان معاصر، در مقدمه پژوهشی - که بر مجموعه‌های روایی اولیه شیعه متمرکز است - می‌نویسد:

... رویکردی تاریخی به احادیث شیعه دوازده امامی که از بحث‌های بی‌پایان مربوط به اعتبار [احادیث] دور باشد _ آنچه که از آغاز پژوهش‌های غربی در باره احادیث اهل تسنن، مشخصه این پژوهش‌ها بوده است _ مفید به نظر می‌رسد، به خصوص اگر بر مجموعه‌های روایی متعدد، تفاوت‌های بین آنها و به ویژه شرایط گوناگونی که هر یک از مجموعه‌ها در آن شرایط گردآوری شده است، متمرکز شود.۵

و اما در باره نکته دوم، گونه‌شناسی مذکور، هر چند به ظرافت و دقت انجام گرفته و از باب آشنایی و مقدمه دقیق می‌نماید، اما به دلیل گزارش ناقصی که از مجموعه آثار خاورشناسان انجام شده، مکفی نیست؛۶ چرا که پیش از هر اقدامی بایسته است نسبت کل عناوین پژوهشی خاورشناسان را با موضوعات حدیثی حدیث‌پژوهان مشخص کنیم و به یک الگوی

1.. Gerole Van Vloten.

2.. James Darmesteter.

3.. Ignaz Goldziher.

4.. Andrew Newman.

5.. The Formative Period of Twelver Shī'ism, p. ۷۳.

6.. شایان ذکر است که نویسنده در نوشتار خود ادّعای تام نداشته و آنچه در نظر وی بوده، تحلیلی از اندیشۀ استشراقی در حدیث شیعه با توجه به برخی از آثار مهم و شاخص بوده است.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
    تاريخ انتشار :
    1394
تعداد بازدید : 14162
صفحه از 186
پرینت  ارسال به